دین ارزان قیمت...
«به نام خدای صبور»
حضرت نوح (ع) ویژگیای رو داشت که هیچ پیغمبری نداشت!
اونهم اینکه ۹۵۰ سال، فقط دوره ی رسالتِ حضرت بود...عمرِ حضرت بماند!!
حال چرا خداوند برای قومِ حضرت نوح با تمام فسق و فجور، ۹۵۰ سال فرصت داد و برای آنها صبر کرد، در حالیکه اقوام دیگر، وقتی حجت بر آنها تمام میشد بلافاصله عذاب میشدند؟!
از آنجایی که قبل از حضرت نوح هیچ قومی نبوده تا خداوند برای مردم مثال بزند، خداوند به این قوم فرصت زیادی داد. همانطور که در قرآن هم خداوند هروقت خواسته برای افراد مثال بزند، مثالِ قوم نوح رو آورده است...
در طول ۹۵۰ سال رسالتِ حضرتِ نوح، حدوداً ۸۴ نفر به او ایمان آوردند!!
یعنی تقریباً هر ۱۲ سال ۱ نفر!!
صبر حضرت نوح هم کم از صبر حضرت ایوب نبود...!!
غرض از نوشتنِ این مقدمه، تدبرِ سوره نوح است...
سورهی نوح، سورهی یکدست و دارای یک سیاق (پاراگراف) است.
این سوره از امر خدا به نوح شروع میشود تا قوم را انذار کند، بعد دعوت قوم نوح که در ۳ فراز است و در آخر نفرینِ قوم نوح...
حضرت نوح به سمت قوم معرفی شد تا قبل از اینکه عذاب خدا بیاید، قوم را انذار بدهد.
انذار هم کاملاً هوشمندانه است، انذار نه به این معنی که گفته بشود خدا ظالم است، خدا عصبانیست، خدا همه را تکه تکه میکند و در آتش میسوزاند، بلکه هشداری کاملاً هدفدار و حکیمانه هست...
حضرت نوح فرمودند: من هشدار دهندهی روشنگرم تا شمارا به عبادت خدا و تقوا دعوت کنم، از من اطاعت کنید (آیه ۳)
اعبدوا: عبادت یعنی در مسیر بندگی قرار گرفتن...
عبادت فقط بخشی از زندگی نیست، تنهاصرفِ نماز و روزه به معنی عابد بودن نیست. نماز و روزه مناسکند.
عبادت؛ شان یک بنده است، یعنی خوردن، خوابیدن، کار کردن، کسب روزی، ازدواج و صاحبِ فرزند شدن و ... همه باید در مقام و شانِ بندگی باشد.
عبادت یعنی خدایا مُقِرّم که خالقم تویی...پس مالکم تویی...پس مدبرم تویی...پس حیات و مرگ و سعادت و شقاوت من بدست تو است...
یعنی خدایا "ان قلت" در کارِ تو نمیآورم تا بندگیات را به جا بیاورم.
اگر مارکِ بندگی به پیشانیمان خورد، یعنی فهمیدیم که وقتی در نماز میگوییم "اشهد ان محمدا عبده و رسوله" یعنی محمد(ص) اول عبد بود و بعد رسول! یعنی آنوقت تازه به سعادت رسیدیم...
اتقوا: اتقوا الله یعنی خدا را در حفظ قرار بدهید، یعنی متعرّضِ غضب پروردگار نشوید، یعنی از مسیر بندگی خارج نشوید.
"اعبدوا" یک واژه ایجابی است؛ یعنی در مسیر بندگی باشید...
"اتقوا" یک واژه سلبی است؛ یعنی از مسیر بندگی خارج نشوید...
حالا چه نیازی به واژهی "اطیعون" است؟!
"اطیعون" یعنی منم (حضرت نوح) که به شما قرار گرفتن در مسیر بندگی و خارج نشدن از مسیر را نشان میدهم.
"اطیعون" در طولِ دو لفظ اعبدوا و اتقوا هست نه در عرض این دو...
حضرت نوح میفرماید عبادت و تقوا داشته باشید تا خدا شما را بیامرزد و اجل معلق شما را به سبب گناهانتان به تاخیر بیندازد، هرچند که نمی فهمید!! (آیه ۴)
از آیه ۵ به بعد صحبت نوح و گزارشهای او به خدا شروع میشود و شامل ۳ بخش میشود:
بخش اول: آیه ۵ و ۶ که گزارش اجمالی نوح به خداست.
بخش دوم: که آیه ۷ هست و کمی مفصل تر است.
بخش سوم: که از آیه ۸ تا ۲۰ هست و حضرت نوح با بیانِ بلیغِ توحیدی؛ دعوت میکند اما قوم به انکار خدا میپردازند.
در بخش اول حضرت نوح میفرماید خدایا شب و روز دعوت کردم اما فرار کردند، حتی کار را به صبح نینداختم، در همه حال دعوت کردم اما...!
در بخش دوم میفرماید خدایا باز دعوتشان کردم اما توجهی نکردند، انگشتانشان را در گوشهایشان فرو بردند و حتی لباسهایشان را هم بر سرشان انداختند تا من را نبینند.
در زبان عربی واژه "اَنامِل" یعنی سر انگشت، واژه "اَصابِع" یعنی تمام انگشت...
در آیه ۷ واژه اصابع به کار رفته، یعنی از شدت حرص، گویا کل انگشت را در گوش فرو بردند، در حالیکه کل انگشت محال است در گوش فرو برود!! و در اینجا برای نشان دادنِ شدت قضیه، این واژه به کار برده شده!!
در بخش سوم میفرماید خدایا با صدای رسا، هم علنی هم پنهانی دعوت کردم که استغفار کنند چون تو بسیار غفران پذیری...
شرطِ پذیرشِ استغفار، طبق آیه ۲؛ عبادت، تقوا و اطاعت هست که ذکر شد...نه فقط به زبان گفتنِ جمله "استغفرالله ربی و اتوب الیه"...
در آیهی ۱۰ باز به استغفار اشاره شده که:
اگر استغفار صورت بگیرد، خداوند از آسمان ابرهای پرباران نازل میکند.
سوال: پس چرا در بین کفار که اصلا توبه و استغفار نمیکنند، بارانِ پر برکت از آسمان نازل میشود؟
جواب: طبقِ آیاتِ متعدد در قرآن (آیاتِ ۱۰۲ و ۲۰۰ سورهی بقره، آیه ۷۷ سورهی آلعمران) خداوند به هرکسی که خواستارِ دنیا و متعلقاتِ آن باشد، به او دنیا را عطا میکند..."ربنا اتنا فی الدنیا و ما له فی الاخره من خلاق"، میفرمایند خداوندا در دنیا به ما نیکی عطا کن در حالیکه ذرهای در آخرت بهره ندارند./سوره بقره آیه ۲۰۰
اما کسیکه در طلبِ آخرت است، باید برای رسیدن به آن تلاش کند و فقط صرفِ خواهش و تمنا از خدا نیست، طلبِ آخرت مثلِ طلبِ دنیا نیست که خدا به راحتی به همه بدهد.
"و من اراد الاخره و سعی لها سعیها و هو مومن فاولئک کان سعیهم مشکورا"، و هرکسی که سرای آخرت را طلب کند، باید برای آن سعی و کوشش کند، در حالیکه ایمان داشته باشد، چنین کسانی سعی و تلاششان پاداش داده خواهد شد./ سوره اسراء، آیه ۱۹
حالا با این حساب، معیارِ ما باید سرزمینهای حاصل خیزِ کفار باشد یا سلوکِ انبیاء و اولیا؟!!
ادامه مطلب:
اگر استغفار صورت بگیرد، خداوند ثروت (اموال)، قدرت (فرزندان) و رفاه (باغ و زمین سرسبز) اعطا میکند.
اما حضرت نوح با این همه دعوت و نصیحت به قوم میگوید چه شده که شما خداوند را (نعوذ بالله) دستِ کم میگیرید؟! چرا خدا را به حساب نمیآورید؟!
مگر از خدا چه دیدهاید که وعدهاش را به حساب نمیآورید؟!!
مگر شما را طور طور (جورواجور) نیافرید؟!!
مگر خدا از تک سلول انسان نیافرید؟!!
مگر آسمانها را طبقه طبقه بر فراز هم نیافرید؟!!
مگر ماه و خورشید را وسطِ آسمان به صورتِ معلق نیافرید؟!!
مگر شما را مثل گیاه از زمین (خاک) نیافرید؟!!
مگر از خاکِ سرد و سیاه، میوههای مختلف و گیاهان متنوع نیافرید؟!!
مگر شما را به این دنیا نیاورد و بعد هم برمیگرداند؟!!
مگر زمین را نگستراند تا هرجایی که خواستید بر روی آن راه بروید؟!!
پس چرا وعدههای خدا را نادیده میگیرید اما وعدههای غیرِ خدا را قابل اعتماد میدانید؟!!
از آیه ۲۱ به بعد فرازِ آخر و نفرین نامهی حضرت نوح شروع میشود.
حضرت نوح به خدا میفرماید:
خدایا از من سرپیچی کردند (عصیان یعنی؛ عبادت، تقوا و اطاعت از فرستادهی خدا را زیر پا گذاشتن/ طبق آیه ۳) و از کسانی پیروی کردند که ثروت (مال) و قدرتشان (فرزندان) جز بر خسران و زیانکاریشان اضافه نکرد.
خدایا در موردِ من حیلهای بزرگ به کار بردند.
دشمنان به قوم گفتند خدایانِ خودتان رو بپرستید (ود، سواع، یغوث، یعوق و نسر)
آنها گمراهیهای زیادی به وجود آوردند، خدایا جز بر گمراهیشان میفزا.
آیه ی ۲۳ اشاره به ۵ اسم دارد که در زمانِ قبل از حضرت نوح، انسانهای نیکوکارِ روی زمین بودند، اما بعد از مرگشان افراد از اینها بت ساخته و از آنها شفاعت میخواستند.
اما شفاعتِ درست به چه معناست؟!!
شفاعت یعنی جفت شدن در قیامت، یعنی اگر در زندگیِ دنیا دستِ خود را در دستِ ولی خدا قرار دادیم، در قیامت آنها دستِ ما را میگیرند...
اما عدهای به اشتباه فکر میکنند شفاعت یعنی در کلِ عمر، هر فسق و فجوری خواستند انجام بدهند بعد در آخر با دو قطره اشک، ولی الله را شفیعِ خودشان در قیامت قرار بدهند...!!
شفاعت به معنیِ سلبِ مسئولیت از ما و رفعِ استقلال از خدا نیست...!!
رفعِ استقلال از خدا یعنی دینِ من در آوردی، یعنی دینِ کاذب، یعنی دینِ ارزان قیمت...!!
دینِ ارزان قیمت یعنی چه؟!!
عدهای خدا را به حدی دست نیافتنی نشان میدهند به این معنی که هیچکس نمیتواند با خدا ارتباط برقرار کند!!
به همین دلیل دین ارزان قیمت برای مردم درست کردند، یعنی اینکه میگویند به زندگیِ شخصیت برس، حالا هفتهای یا ماهی یا سالی ۱ بار به مسجد یا کنیسه یا کلیسا بروی دینت قبول است...!
دینِ ارزان قیمت یعنی دینی که در زندگیِ انسان دخالت نکند، یعنی فقط جزیی از زندگیِ بشر را در اختیار بگیرد نه کل آن را، آن هم فقط برای آرام کردنِ وجدانِ بشر...!!
دینِ ارزان قیمت یعنی هر کار خواستیم انجام بدهیم بعد انبیاء و اولیاء را شفیعِ خود کنیم تا از پلِ صراط بگذریم...!!
در آیه ۲۵، اول عذاب قوم مطرح شده و بعد در آیه ۲۶ نفرین حضرت نوح مطرح شده!!
یعنی خداوند در اینجا میخواهد بگوید من بخاطرِ نفرین نوح شما را عذاب نمیکنم، من عجلهای ندارم، من همه کارم سرِ موقعِ خودش صورت میگیرد، حتی یونس هم که کمی در موردِ قومش عجله کرد خودش به آزمایش مبتلا شد...
به همین خاطر اول عذابِ خدا مطرح شده بعد نفرین حضرت نوح!!
بعد حضرت نوح میفرماید: خداوندا؛ کافران را از روی زمین بردار چون به گونهای برنامهی زندگیشان را چیدند که حتی اگر بچههایشان هم به دنیا بیایند، فاجر و کافرند و امیدی به اصلاحشان نیست.
و در آخر میفرماید: خداوندا؛ قوم استغفار نکردند، اما من که خواهان ِ طلبِ مغفرت هستم، پس هم من و هم مومنانِ به من را بیامرز و ستمکاران را هلاک کن.
+ سورهی نوح، مثلِ بقیهی سورهها فقط یک قصه پردازی برای ما از طرفِ خدا نیست...!!
کمی با حالِ خودمون، این سوره رو بسنجیم...!!
+ بابت طولانی بودن مطلب، عذر تقصیر... :)
«والسلام علی من التبع الهدی»