" سوته دلان "

دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد
  • " سوته دلان "

    دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد

مشخصات بلاگ
" سوته دلان "

سایـه‌ای بیـش نیستیـم...!!

چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۱۹ ب.ظ

سنگ اندازی!!

یه نادون سنگی رو میندازه در چاه که هزار تا عاقل نمی تونن درش بیارن!!!

درست در همون موقعی که ایران می تونست مدعیِ حقوقِ کشته های منا باشه، یه عده جاهلِ افراطی، حمله کردن به سفارت عربستان و سکه چرخید...
یعنی سرِ بزنگاه، عربستان شد طلبکار و ما شدیم بدهکار...

و این اتفاق تمومی نداره...

یعنی درست در همون لحظه که یه عده، مخالفتشون رو با لباس های مد شده توسط هنرمندان در جشنِ حافظ نشون دادن، و این ماجرا داشت همه گیر می شد که ای دل غافل، فرهنگِ این مملکت داره به یغما میره و به فرض شخصی دین و ایمون نداره، حیا و غیرت که داره، سکه چرخید!

یعنی سرِ بزنگاه، یه عده جاهلِ افراطی، بدونِ فکر گفتن هنرمندان اِل و بِل هستن...
و نتیجه این شد که دوباره عده ای طلبکار، شدن بدهکار و با بدترین نوعِ ممکن تحقیر و تمسخر شدن...

الکی نیست که امیرالمومنین فرمودن: دو تن هلاک گردن، دوستی که از حد گذراند و دشمنی که غلو و افراط کرد.

و باز هم بی راه نبود که خداوند فرمود: «و کذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهدا علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا...» و ما بدینسان شما را امتی معتدل و میانه رو قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید، چنانکه رسول (با رفتارهای معتدل) بر شما گواه است. / آیه 143، سوره بقره 


و گزاف نگفت شیخ محمود شبستری که: 

اصول خُلق نیک آمد عدالت        پس از وی حکمت و عفت، شجاعت

که بعد از عدالت هستش که دریچه های حکمت، منشِ عفت، و خلقِ شجاعت حاصل میشه...


سوته دلان نوشت:

جهل و افراط اگر راه گشا بود که قاتلِ امیرالمونین رو به عرش می برد نه فرش!!!




«والسلام علی من التبع الهدی»





۸ نظر ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۹
سوته دلان
دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۰ ق.ظ

مرگِ بی عنوان!!

«یا سامع الشکایا»

فرموده: اگر همسایه ت سرِ گرسنه به زمین بذاره مسلمان نیستی...
فرموده: مسلمان باید بره بمیره اگه به زنِ یهودی تعرض بشه...

حالا تو فلسطین، یمن، سوریه، میانمار، کشمیر، ترکیه که مسلمانن و یا فرانسه که حتی یهودی هستن... «آدم» کشته می شه!
بعد ما همچنان زنده ایم!
و همچنان به دنبالِ تورِ ارزان قیمت برای رفتن به آنتالیا...!

بعد همه مون فی الفور قضایای کشورها رو تحلیل می کنیم که الِ و بلِ...

و با غرور و افتخار میگیم همه جا در کشورهای اطراف و دورتر، بخاطرِ نا امنی، مردم دارن می ترکن ولی کشورِ ما بخاطرِ غیور مردان در امنیتِ...

بله کسی از این نکته نباید غافل بشه که دارن از مرز و بومِ این کشور غیورانه دفاع می کنن، اما بی تفاوتی نسبت به مرگِ «آدم» ها با خوشحالی نسبت به آرامشِ نسبیِ کشورمون چجوری واقعاً قابلِ هضمِ؟!

چطور میشه که نعره می زنیم «عجل لولیک الفرج»...!!
چجوری میشه که هنوز زنده ایم؟!
چجوری میشه که انقد راحت مرگِ «آدم» هارو تحلیل می کنیم؟!

همه این روزا از کودتای ترکیه تا ترور فرانسه حرف میزنن، مطلب می نویسن، کاریکاتور میکشن، هشتک میزارن، تحلیل میکنن، از جعلی بودنِ قضایا میگن،...

منم یکی از اونها...!
اما شب همه سرمون رو میذاریم رو بالش و میخوابیم...!
و کشورهای همسایه ی دور و نزدیک همچنان با عناوینِ مختلف «آدم» می کشن!
می ترسم روزی برسه که برای کشتنِ «آدم» ها، عنوانی وجود نداشته باشه!!


سوته دلان نوشت:
الکی نیست که خدا از دست همه ی ما به ستوه اومده باشه و بگه مرگ بر این انسان بخاطرِ کفرانش... «قتل الانسان ما اکفره» / سوره عبس، آیه 17



«والسلام علی من التبع الهدی»


۸ نظر ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۱:۲۰
سوته دلان
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ب.ظ

بالای چشمت ابروئه!!

به طرف میگی بالای چشمت ابروئه... بهش بر میخوره!
در حالیکه بالای چشمِ همه مون ابرو هست!

به عنوانِ نقد میگی منش و روشت غلطِ... میگه داری منو قضاوت میکنی!

چرا اینجور نوشتار و رفتار و گفتار مُد شده؟!
طرف ژست روشن فکری میگیره و دم از این میزنه که ما چرا همش داریم همو قضاوت می کنیم!

یعنی کارِ ما به جایی رسیده که هیچکدوممون حقِ حرف زدن نداریم وگرنه برچسبِ قضاوت کردن بهمون میخوره!

اسمِ نقد رو میذاریم قضاوت...
اسمِ امر به معروف و نهی از منکر رو میذاریم قضاوت...
اسمِ توهین رو میذاریم قضاوت...
اسمِ خیرخواهی رو میذاریم قضاوت...

برای چی انقد کم ظرفیت شدیم؟!

علتش بی فرهنگیِ؟!
ژستِ روشن فکریِ؟!
گرمای بیش از حد کره ی زمینِ؟!
ماه رمضونِ؟!!!!!
این ورِ کره ی زمین بودنِ کشورمون؟!
تربیت نداشتنِ خانوادگی؟!
ضعفِ اقتصادیِ؟!
کمبودِ برنامه های خنداننده ی تلویزیونیِ؟!!
نداشتنِ ایمانِ واقعیِ؟!
ریاکاری و تظاهرِ؟!!
یا هزاران چیِ دیگه...

طرف یکی رو دوست داره فحش میده!
از یکی بدش میاد فحش میده!
تو رانندگی فحش میده!
به کسی که خیرخواهشِ فحش میده!
میره بالای منبر فحش میده!
دکتر و مهندس میشه فحش میده!
معلمِ فحش میده!
دانش آموزِ فحش میده!
ماه رمضونِ فحش میده!
ماه محرمِ فحش میده!
آنتالیا میره فحش میده!
مکه و کربلا میره فحش میده!
به نظام فحش میده!
حقش رو بخورن فحش میده!
حقِ کسی رو بخوره فحش میده!
...

در صفحات اجتماعی همه میشن مصلح اجتماعی و قانون دان، اما در واقعیت ترس دارن از شنیدن و زدن حرف حق!

چرا انقد کم ظرفیت شدیم؟!!!

«ان الانسان خلق هلوعا * اذا مسه الشر جزوعا * و اذا مسه الخیر منوعا * الا المصلین»
انسان حریص و کم طاقت آفریده شد * هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می کند * و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران می شود * به جز نمازگزاران. / سوره معارج، آیات 19 تا 22


سوته دلان نوشت:
مهربان خدا؛
به حقِ خداوندیت، ظرف های معرفتِ مارو در این ماهِ عزیزت لبریز کن...

در ایامِ آتی؛ التماس دعا...


«والسلام علی من التبع الهدی»





۱۰ نظر ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۴:۱۴
سوته دلان
دوشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۴۹ ب.ظ

یه گوش درِ و یه گوش دروازه!

"بسم الله الرحمن الرحیم"

انتقاد به یک مساله که به معنای قبول نداشتنِ کلِ اون مساله نیست...! هست؟!

مردانِ ما در حوزه، مَکاسِب میخونن اونوقت زنانِ ما در بازار کاسبی می کنن!!
شاید اگر علومِ دینی فقط به حوزه ختم نمی شد، زنان در کوی و برزن و مترو و ... بساطِ فروشندگی اون هم با بدترین نوعِ ممکن از لحاظِ ظاهری و ارتباط با مشتری، باز نمی کردن!

فسادِ مالی هم که از در و دیوارِ بخش های مالی بالا میره!

بعد برخی از مردانِ ما در حوزه، خرده به بعضی از برنامه های صدا و سیما می گیرن که اِل است و بِل است...
هیچکس نیست بگه چرا تو اعیادِ شعبانیه کسی صداش در نیومد از بی برنامگیِ صدا و سیما...!!
یا یکی نیست بگه "گر تو بهتر می توانی بستان بزن"...
یا اینکه هر شب، از کانالِ 1 تا 20 و از 20 تا 1، کانال ها عوض میشه بلکه یه کانالی یه برنامه ای داشته باشه، اما دریغ از یه برنامه... برفکی بود شرف داشت!

الگوهایی که معروف شدن از طریقِ رسانه رو که نگو!!!!
یکی با وجودِ ورزشکار بودنش می میره از دردِ سرخوشی!
یکی با وجودِ مجری بودنش و اینکه ممکنِ میلینونی ببیننش، اما به خودش اجازه میده که رفتاری غیرِ انسانی و دینی رو در ملاء عام انجام بده و بعد برای توجیهِ کارش به این در و اون در بزنه!
...
جورِ تمامِ شبکه هارو،افق میکشه یک تنه!

اما با وجودِ همه ی این اتفاقا و این همه منتقد نمیدونم چرا فرجی نمیشه!
شاید چون عده ای که نباید، حرف میزنن و عده ای که باید، سکوت می کنن! 
یا شاید عده ای منتقد یاد گرفتن امر و نهی رو با توهین به مخاطب منتقل کنن!
و یا شاید مخاطب یه گوشش درِ و یه گوشش دروازه...


سوته دلان نوشت:
القصه...
اوضاع به همین منوال میگذره و همه دورِ هم به خوبی و خوشی در جامعه ی اسلامی زندگی می کنیم!!





"والسلام علی من التبع الهدی"







۹ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۹
سوته دلان
شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۵۷ ق.ظ

کپی رایت!!

سلام؛ سلامی از جنس 3 ماهه!!

هیچ فکر نمی کردم زمانی برسه که 3 ماه ننویسم!

نمیدونم اسمش وب زدگیِ، خستگیِ، تنبلیِ، حرف نداشتنِ، بی انگیزگی از بی سر و سامونیِ اوضاعِ...! 

شاید هم ملقمه ای از همه ی اینها...

خلاصه اینکه نوشتنم نمی اومد!!

الانم چی شد که نوشتم... الله اعلم!

بگذریم...

چند وقتی هست که صدا و سیمای محترم، رو آورده به کپی کردن از برنامه های اون ورِ آبی...

این سیستم اصلاً مذموم نیست تا وقتی که ایرانیزه - اسلامیزه بشه!!

یعنی در همه جای دنیا این سیستم کپی رایت وجود داره، اما هرکسی متناسب با فرهنگ و اعتقاداتِ کشورِ خودش و کاملاً با هدف برنامه می سازه!

یادم میاد که وقتی فیلم «آژانس شیشه ای» ساخته شد، کارگردان محترمِ فیلم با افتخار گفت که: برداشتی از یه فیلمِ غربی (اگر اشتباه نکنم بعد از ظهر سگی) بود، منتها به سبکِ شرقی ساخته، هنوزم که هنوزه کسی نیست که بتونه در موردِ این فیلم «اِن قُلت» بیاره! البته بحثِ انتقادِ به جا جداست!منظورم ایرادِ من درآوردیِ!!

اما اینکه هر هفته برنامه ای با مضمونِ «تراشیدنِ مو و محاسنِ مردم» یا «نحوه ی به سیخ کشیدنِ جوجه و صرفِ نوشابه! با شلوارکِ عده ای در شمال» با تصویر برای ما پخش بشه نمیدونم چه بارِ فرهنگی یا معرفتی می تونه داشته باشه! حتی نمیگم بارِ دینی و مذهبی!! میگم بارِ فرهنگی!

صرفِ اینکه دو ساعت بشینیم بخندیم که هنر نیست! اون هم تکرارِ مکررات! یعنی نه وضع سر و سامون پیدا میکنه نه اتفاقِ جهانی رخ میده!

چون کسیکه میره شمال جوجه سیخ میکنه با شلوارک و ...، نمیشینه با خانواده، دور همی، یه برنامه ببینه!

این ما هستیم که باید ناچاراً از بی برنامگی تلویزیون رنج ببریم و افسوس بخوریم!

چون یا باید کلاً تلویزیون زده بشیم و یا بشینیم لبخند زورکی رو لبمون بشونیم و به به و چه چه کنیم که چه برنامه ی پر محتوایی به خوردِ ما داده میشه!

همیشه قرار نیست الکی بخندیم، گاهی باید با خنده، معرفتی هم به ما تزریق بشه و دردی به ما نشون داده بشه...

برای وسعت داده شدنِ افقِ دید و ذهن، افق توصیه میشه! دریغ نکنید!



سوته دلان نوشت:

با تاخیر سالِ نوی همه ی دوستان مبارک، انشاءلله سالی پر از خیر و برکت و سلامتی برای همه باشه...




«والسلام علی من التبع الهدی»





۸ نظر ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۵۷
سوته دلان
چهارشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

میمونِ پیشرفته!!

سوره ی قیامت، یکی از سوره های عجیب هستش، این سوره در کل از دو سیاق (پاراگراف) تشکیل شده، سیاق اول آیات 1 تا 35 و سیاق دوم آیات 36 تا 40...

اما عجیبیِ این سوره از این جهت هستش که وسطِ یه بحثِ مهم درباره ی معاد، یه نکته ی اخلاقی خطاب به پیغمبر داره...

و دومین نکته ی عجیبش اینه که درسته دو تا سیاق داره، اما هردو سیاق از دسته های مختلف تشکیل شدن که ضمنِ سوره مشخص میشه...

و نکته ی سوم اینکه این سوره از ترتیب و فرمتِ خاصی برخوردار نیست و ما خودمون باید این کار رو مرحله به مرحله انجام بدیم...

اینکه هر سوره سیاق بندی میشه به این معنی نیست که سوره تکه پاره هستش، نه؛ سوره کلا از یک سیاق تشکیل شده و ما برای فهمِ بهتر باید به چند سیاق تقسیم کنیم تا جاهایی که غیرِ مرتبط با هم هستن، ارتباطشون با هم مشخص بشه و دستِ آخر یه جهتِ هدایتی از سوره روشن بشه...

و اما تدبر سوره ی قیامت...

۲۱ نظر ۱۶ دی ۹۴ ، ۱۳:۳۸
سوته دلان
چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۴۰ ب.ظ

دفعِ بلا...

و اما جوابِ پستِ قبل:

در سوره ی مدثر، آیه ی 6، خطاب به پیغمبر اینجوری مطرح شده که:

«و لا تمنن تسکتثر / بر من منت مگذار و عملت را بزرگ مشمار»

یعنی یه جورایی خطابِ مستقیم به پیغمبر شده که حواست جمع باشه!


چیزی که خیلی موردِ سوال هست اینه که چرا خداوند فقط به پیغمبر و ائمه، عصمت عطا کرده!!

و این یه جورایی به دور از عدالتِ خداست، و اگر خداوند به ما هم عطا می کرد، ما هم یا امام می شدیم یا پیغمبر!!

اما جواب اینه که عصمت اکتسابی هستش...

یعنی خداوند یکسری فرمول تعیین کرده که هرکی بهش عمل کنه میشه معصوم!

پیغمبر از اول دارای عصمتِ وحیانی و رسیدن به نبوت نبود، ولی این رو در خودشون ایجاد کردن...

حالا هرکدوم از ماها اگر در حدِ پیغمبر خودمون رو عاصم کردیم و حاضر شدیم آزمایشاتِ پیغمبر و خاندانِ پیغمبر رو تحمل کنیم، ما هم معصوم میشیم!!

یعنی پیغمبر، ضمنِ اینکه خودش رو به درجه ی عصمت رسوند، فتنه هایی متناسب با درجه ش نصیبش شد!!

اما ما درجه ی پیامبر رو میخوایم بدونِ آزمایش شدن از جانبِ خدا، چون ظرفیتش رو نداریم...

اما در موردِ اینکه چرا پیغمبر موردِ خطاب قرار گرفته، بخاطرِ همین هستش که عصمت با قرآن ایجاد میشه...

یعنی پیغمبر در سایه ی قرآن قرار گرفته که معصوم شده و گرنه که خودِ معصوم گفتن اگر حرفِ ما با قرآن منافات داشت اون رو به دیوار بکوبید!!

و اما مهم ترین مساله اینکه اگر پیغمبر یا معصوم، جایی در قرآن یا دعا استغفار کردن، نه به این معنی هستش که گناه کردن و نه به این معنی هستش که دارن برای مردم استغفار میکنن و نه به این معنی که به در گفته میشه تا دیوار بشنوه!!

بلکه به این استغفار فقط دفعی گفته میشه...

مثلاً ما دائما از خدا میخوایم که عاقبت بخیر بشیم!

اما این به این معنا نیست که دچارِ آزمون و خطا نشیم...

معصومین هم دائماً استغفار میکردن تا خداوند اونها رو از خطا و گناه در امانِ خودش حفظ کنه و بلاها از اونها به بهترین نحو دفع یا رد بشه...

بخاطرِ همین استغفار میکردن...


(انشالله برای کاملِ شدنِ این پست، تدبرِ سوره ی مدثر در اولین فرصت نوشته میشه)


 

سوته دلان نوشت:

«ولادتِ معصوم ترین معصومِ عالم، حضرتِ محمد ص بر شما مبارک»




«والسلام علی من التبع الهدی»




۱۱ نظر ۰۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۰
سوته دلان
دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۸ ب.ظ

عزیز کرده!!

این مطلب نه در موردِ اتفاقاتِ اخیرِ فضای مجازی هستش که به جز افشای فاحشه چیزی نیست!!

نه در موردِ عید الزهرای ساختگیِ لعن و نفرین هستش که افراطیونِ مذهبی به اندازه ی لازم در موردش می نویسن!!

نه در موردِ ولایت و غیبت هستش که عاشقانِ حضرت در موردش می نویسن و من کجا و نوشتن از صاحب الزمان کجا!!

نه در موردِ شبِ یلدا هستش که عاشقانِ ایران و تمدنِ 5000 ساله به اندازه ی کافی در موردش می نویسن!!

و نه حتی در مورد آلودگی هوا و رکود اقتصادی و پایین اومدن قیمت نفت که منتقدین و متفقین در موردش می نویسن!!


این پست فقط به یه سوال اختصاص پیدا می کنه که در حقیقت ارتباطش با پستِ بعدی مشخص میشه!!

اونم این سوال که چرا خداوند در بعضی از آیات، پیغمبر رو موردِ خطاب و توبیخ و یا تذکر قرار میده؟!!

مگر نه اینکه پیامبر معصوم هستش و خاتم و عزیز کرده ی خدا...

پس چرا این اتفاق در قرآن میفته؟!!

آیا این بهانه ای برای خرده گرفتنِ معاندان به پیامبر و اسلام نیست؟!!


لطفاً هرکی جوابِ این سوال رو میدونه توضیح بده... ممنون

 

سوته دلان نوشت:

بی تو به سر نمی شود / شب که چنین سحر شود...

خدایا به حقِ تنها بهانه ی آفرینشِ این عالم؛ شب های یلدایی اش را سحر کن...

 


 

«والسلام علی من التبع الهدی»




۱۲ نظر ۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۲:۴۸
سوته دلان
چهارشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ق.ظ

دانلود با کیفیتِ عالی و سرعتِ بالا...

همه مون میدونیم که وقتی میخوایم چیزی رو دانلود کنیم بهترین زمانش شب هست، به قدری که سرعت تقریبا بالاست و بهترین وقت برای رسیدن به مطلوبِ مورد نظر هستش...

سوره ی مزمل هم در حقیقت در رابطه با دانلود هستش؛ دانلودِ الهی...

قبلاً از طولانی بودنِ پست عذرخواهی میکنم؛

۱۴ نظر ۱۸ آذر ۹۴ ، ۱۱:۲۱
سوته دلان
چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ب.ظ

خاکِ وجود...

از اولِ محرم به بعد، از خیلی افراد می شنیدم که می گفتن امام حسین ع، مارو قابل ندونسته که بطلبه...

تا اینکه هفته ی پیش از همین افراد شنیدم که برای اربعین دارن میرن کربلا...

و همون جمله رو به نحوی دیگه تکرار میکردن که بالاخره طلبیده شدن و به زعمِ خودشون قابل شدن!!

شاید خیلی ناخواسته این حرف رو میزدن ولی مگه هرکی دعوت میشه به این معنی هستش که قابلِ و بقیه قابل نیستن...!

یعنی اگر یه رفتگر که خرجِ زندگی و شهریه ی بچه های دانشجوش رو با زحمت در میاره و نمی تونه به کربلا بره، دیگه پیشِ امام حسین قابل نیست!!

کی میتونه قابلیتِ آدما رو تعیین کنه جز خداوندِ رحمان؟!


آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند / آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

تقدیم به سالارِ شهیدان؛ حضرتِ اباعبدالله الحسین ع به امیدِ گوشه ی چشمی:

"ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من ایاتنا عجبا"

آیا چنان گمان می‏کنی که آنچه بر اصحابِ کهف و رقیم، از آیاتِ ما گذشت، شگفت ‏انگیز بود؟! / سوره کهف، آیه 9

 

سوته دلان نوشت:

امیدوارم بین الحرمین در تقدیرِ همه تون نوشته شده باشه...

حقیر رو هم خواهشاً از دعاتون بی نصیب نذارین...

 

 

«والسلام علی من التبع الهدی»


 

 

۱۲ نظر ۱۱ آذر ۹۴ ، ۱۲:۲۶
سوته دلان