آنی که نیستم آرزوست!!
تو پستِ قبلی که درباره ی حجاب بود، علنی نوشته بودم که نباید از بعضی مسائل سَرسری و فقط با کپی کردنِ عکس و مطلب از وبلاگِ همدیگه رفعِ تکلیف کرد!!
اما وقتی نگاه میکنم؛ می بینم همین پست که اصلاً ارزش نداشت، بدونِ خوندنِ مطلبش کپی شده!!
این وب ارزشی برای کپی کردن نداره اما وقتی به یه سری از وبلاگ ها سر میزنم که پر از محتوا هستش، دلم میسوزه که نویسنده ی وبلاگ نوشته "لطفاً کپی نکنید"، یا نوشته "این نوشته ها پرداخته ی ذهنِ خودمه، لطفاً کپی نکنید"، یا...
اما بازم این اتفاقِ ناخوشایندِ کپی کردن و به نامِ خود ثبت کردن متاسفانه تکرار میشه!!
کاملاً با خودمم:
راضی نشم به اینکه زحمتای یه بنده خدارو نادیده بگیرم و مطالبش رو کپی کنم
راضی نشم به اینکه بدونِ راضی بودنش مطالبش رو پخش کنم
راضی نشم به اینکه ذهن و نوشته ی یکی رو به نامِ خودم بزنم
راضی نشم به اینکه با کپی کردنِ مطالبِ یکی دیگه، ارزشِ متن رو بیارم پایین
راضی نشم به اینکه مطلب رو از یکی کپی کنم و بعد به نامِ کوروشِ کبیر و دکتر شریعتی و... ثبت کنم
راضی نشم به اینکه مطلب رو نشناخته به متفکرانِ غربی نسبت بدم
راضی نشم که حرفای متفکرانِ بزرگِ شرقی رو به غربی ها نسبت بدم یا به عکس
راضی نشم که حرفای بی پایه رو بت کنم و پخش کنم
راضی نشم که برای لایک گرفتن از دیگران به حرفای اوشو و کوئیلو و توییچِل و ... متوسل بشم
راضی نشم به اینکه یکی دیگه بشم، یه بارم خودم باشم و خودم
درسته که امیرالمومنین ع فرمودن: "لاننظر من قال، انظر ما قال"
اما یادم نره که هر حرفی پس زمینه ی فکری داره و متعلق به فرهنگ و جایگاهِ مخصوصِ خودشِ، حرفای یه عده تو زمانِ خودشون هم درست و درمون نیست چه برسه به اینکه بخواد بعده ها جواب بده!!
سوته دلان نوشت:
چقد تو عمرم کلامِ خدا رو برای لایک گرفتن بازنشر دادم؟!
خدایا کمکم کن بتونم فکرم رو کنترل کنم و از خطا به دور نگه دارم...
«والسلام علی من التبع الهدی»