" سوته دلان "

دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد
  • " سوته دلان "

    دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد

مشخصات بلاگ
" سوته دلان "

سایـه‌ای بیـش نیستیـم...!!

دوشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۳۰ ق.ظ

شانس...!

«به نام تنها تدبیر کننده عالم»


شانس...!

یکی از خرافات، شانس است که مردم می‌گویند ما شانس نداشتیم یا بد شانس بودیم!

شانس مثل همان حرف دهریون است که می‌گفتند: 

" وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ ۚ وَمَا لَهُمْ بِذَٰلِکَ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ" 

"و گفتند: جز همین زندگى دنیایى، زندگى دیگرى نیست، مى‌میریم و زنده مى‌شویم، ما را چیزى جز طبیعت و روزگار نابود نمى‌کند، در حالى که هیچ گونه علمى بر این ادّعا ندارند."/ سوره جاثیه، آیه ۲۴


انسان مادی، تدبیر جهان که از آنِ خداست را به طبیعت و دهر نسبت می‌دهد.

قائل به شانس هم، در عمل چنین است که به حوادثِ اتفاقی و هرج و مرج روزگار قائل می‌شود.

ولی انسانِ عارف به خدای سبحان، می‌داند که حتی اگر برگی از درخت بیفتد با اذن الهی است. 

"وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ"

 " و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمى‏‌داند و آنچه در خشکى و دریاست مى‏‌داند و هیچ برگى فرو نمى‏‌افتد مگر [اینکه] آن را مى‏‌داند و هیچ دانه‏‌اى در تاریکی‌هاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است." / سوره انعام، آیه ۵۹


شاید در ظاهر، موضوع ساده‌ای باشد اما غافل از اینکه مرز باریکی بین توحید و شرک هست که روزانه، عمدا یا سهوا به آن قائلیم و خود را بدشانس و بدون اقبال می‌دانیم!


«والسلام علی من التبع الهدی»

۱۵ نظر ۰۵ آذر ۹۷ ، ۰۸:۳۰
سوته دلان
دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۴۸ ب.ظ

۴ حقیقت شریف...

«به نام خداوند شادی‌ها و غم»

"۴ حقیقتِ شریف" چیست؟

از نظرِ بودا ۴ حقیقتِ اصلی در این عالم وجود دارد که از آنها با عنوانِ ۴ اصلِ رنج هم نام می‌برد. این ۴ اصل بدین صورتند:

۱. زندگی سراسر رنج است.

۲. ریشه و اساسِ تمامِ رنج‌ها، آرزومند بودن و خواهش‌های نفسانی است.

۳. باید با ریشه‌ی رنج‌ها مبارزه کرد و آنها را از بین برد.

۴. مبارزه با این رنج‌ها از طریق ۸ عمل صورت می‌گیرد. و آنها عبارتند از: ایمان درست، نیت درست، گفتار درست، رفتار درست، معاش درست، سعی درست، توجه درست، مراقبه درست

اما اینها مقدمه ای بود برای بحث اصلی!!

۷ نظر ۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۴:۴۸
سوته دلان
جمعه, ۲۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۴۱ ب.ظ

تخصص و تعهد!!

حضرت یوسف(ع) بعد از آزاد شدنش از زندان، به نزدِ حاکم مصر رفت و برای انجامِ وظیفه اعلام آمادگی کرد...

اون هم نه هرکاری، بلکه کاری که می‌دونست در توانش هست و در موردش علم و آگاهی و توانایی داره!


"قال اجعلنی علی خزائن الارض، انی حفیظ علیم"

(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن این سرزمین قرار ده، زیرا من نگهبانِ دانایی هستم. / سوره یوسف، آیه ۵۵


افضلیت یعنی اینکه تو هرکاری تخصص و تعهد لازم وجود داشته باشه...

حالا میخواد دکتر باشه یا کارگر...!!


اگر ذره ای وجدانِ کاری وجود داشته باشه، آدمیزاد سراغِ هرکاری نمیره، اون هم فقط برای کسبِ ثروت!!

اگر ذره ای وجدانِ کاری وجود داشته باشه، بازی با احساس و روانِ مردم نمیشه، اون هم فقط برای کسبِ قدرت!!

اگر ذره ای وجدانِ کاری وجود داشته باشه، جونِ مردم به خطر انداخته نمیشه، اون هم فقط برای کسبِ شهرت!!

اگر...!!


خیلی تلخه دیدن صحنه‌ای که یه پیرمرد برگرده به وزیر مملکت بگه «خودتون می‌دونید و مملکت‌تون»...!!

کاش عده‌ای یکم انسان بودن با چاشنیِ تخصص و تعهد!!


به فرموده‌ی حضرت جواد (ع):

"هرکس بدون آگاهی کار کند، بیش از آنکه اصلاح کند، فساد به بار می آورد."


«والسلام علی من التبع الهدی»


۶ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۴:۴۱
سوته دلان
دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۰۹ ب.ظ

سهل انگاری!

«بسم الله الرحمن الرحیم»


نمیدونم تا حالا این حکایت رو شنیدین یا نه ولی خوندنِ دوباره ش ضرری نداره...!


بزرگ مردی، شب خواب می بینه که قیامت شده و نوبت به حساب و کتابِ خودش که شد فهمید قضیه اونطور که فکر میکرده نبوده...

و خداوند براش تو پرونده ش عذاب ثبت کرده!

اون فرد تعجب میکنه چون زندگیِ بسیار ساده و بی ریایی داشته،در عین حال یا مشغولِ خدمت به خدا یا خدمت به خلقِ خدا بوده، بعد که می بینه پرونده ش سنگینه از خدا علت رو میپرسه...!

خداوند هم در پاسخش می فرماید:

یک روز وقتی رفتی از مغازه ای گوشت بخری برای اینکه از تازه بودن اون مطمئن بشی به گوشت دست زدی...

مقداری از چربیِ گوشت جذب دستت شد و تو بدونِ اینکه اونو بخری از خریدش منصرف شدی و از مغازه بیرون رفتی...

اون گوشت نصیبِ شخصِ دیگه ای شد، در حالیکه از سهم چربیش کم شده بود، به همین خاطر یک عمر حق الناس به گردنت بود و از این قضیه حلالیت نطلبیدی!!


"فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره * و من یعمل مثقال ذره شراً یره"

پس هرکس هم وزنِ ذره ای کارِ خیر انجام دهد نتیجه ی آن را میبیند * و هرکس هم وزنِ ذره ای کار بد کند نیز نتیجه ی آن را می بیند./ سوره زلزال،آیات 7 و 8


تا حالا تو عمرمون چقد حق الناس به گردنمون اومده... چه خواسته چه ناخواسته؟!!

خداوند ارحم الراحمینه، شکی هم در این قضیه نیست، اما این دلیل میشه بر اینکه ما در وظیفه مون کوتاهی کنیم و یا سهل انگاری!!



«والسلام علی من التبع الهدی»



۹ نظر ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۹
سوته دلان
دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۴۰ ب.ظ

منِ عرب فطرت...!!

«بسم الله الرحمن الرحیم»

یه خانومی کنارِ من مشغول به نماز خوندن بود...
به این صورت که آستینِ مانتوش کوتاه بود و مقداری از موهای سرش هم بیرون...!!
روی ناخن هاش هم که لاک...!!
یه بخشهایی از نماز هم که به دلخواهِ خودش به فارسی می خوند!!

بعدِ نماز نمیدونستم چجوری سرِ صحبت رو باز کنم که بنده خدا ناراحت هم نشه!!

...
۹ نظر ۱۴ آبان ۹۷ ، ۱۳:۴۰
سوته دلان
چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۲۷ ب.ظ

منور الفکر...!!

«به نام خدای سریع الرضا»

نمیدانم چرا عده ای از منورالفکرها سعی بر این دارند بگویند دلت که پاک باشد کافیست...!!
یا قطره ای اشک بر حسین (ع) بریز، تمامِ گناهانِ کرده و نکرده ات را می بخشد!!
یا مثلاً می گویند نماز بخوانی و نخوانی، روزه بگیری یا نگیری فرقی برای خدا ندارد، مهم حق الناس است که باید رعایت شود!!

اگر واقعا اهمیت نداشت، خداوند در قرآن نمی فرمود که کفر را برای شما نمی پسندد!!
البته که در اهمیت حق الناس حرفی نیست ولی مگر می شود حقِ خالق با آن عظمت را رعایت نکرد و حق مخلوق را رعایت کرد!!

مگر کسی که از خدا نترسد از بنده می ترسد؟!

حال درست است که نماز و روزه فقط شعائر دین محسوب می شوند نه اصلِ دین و نمی شود کسی را با اینها سنجید!!
اما مگر نه این است که می گوینده از کوزه همان برون تراود که در اوست!!

خواهشاً فکرِ منور شده تان را برای خود نگه دارید که برای روزِ مبادا نیازتان می شود!!


اگر همه کافر شوید خدا از (طاعت) همه ی شما البته بی نیاز است و البته که کفر (و شرک) را بر بندگانش نمی پسندد و اگر (طاعت و) شکرش به جای آرید از شما آن پسند اوست و (بدانید که در قیامت) هرگز بار گناه کسی را دیگری به دوش نخواهد گرفت و پس از این (زندگانی دنیای فانی) بازگشت همه ی شما به سوی خداست و او شما را به هرچه می کرده اید آگاه می سازد، که او از اسرار دلهای خلق به خوبی آگاه است. / سوره زمر، آیه 7


«والسلام علی من التبع الهدی»


۱ نظر ۰۹ آبان ۹۷ ، ۲۰:۲۷
سوته دلان
يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ق.ظ

ابهامِ هنری...!!

"به نام تنها کارگردان عالم"

به نظرم، زندگی بزرگترین ابهامِ هنری هستش...!!
و خدا متبحرترین نویسنده ای هست که زندگیِ تک تکِ ماهارو کاملاً تکنیکی و هنرمندانه، پر از تعلیق و  کشمکش و بحران نوشته...
و این ابهامِ هنری تا لحظه ی مرگ همراهِ ماست...
و روزی که بمیریم پرده ها میفته و حقیقت و دروغ آشکار میشه...!!


«والسلام علی من التبع الهدی»


۳ نظر ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۱:۵۵
سوته دلان
جمعه, ۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۴۳ ب.ظ

چَنته ای که خالیست!!

سلام

یک سال گذشت...
همیشه مطالبِ وبِ دوستان رو می خوندم اما هیچوقت به آخرین تاریخِ نوشته ی خودم دقت نمی کردم!!
تا اینکه امروز متوجه شدم تقریبا 1 سالِ ناقابل از آخرین مطلبم گذشته...
این در حالی هستش که پیش خودم فکر می کردم نهایتاً 3 یا 4 ماهه که ننوشتم...!!

همین قدر بی ارزش...
همین قدر غیرِ قابل پذیرش و غیرِ قابل باور...
همین قدر به سرعت گذشتنِ عمر...

به کجا داریم میریم اونهم چنین شتابان...!!

نمیدونم این به سرعت گذشتنِ عمر، برکتی هم در خودش داشته یا نه!
فقط گذشته...
فقط 1 سال پیرتر...
و اونقدر مطمئن نیستم که با اطمینان بگم با تجربه تر...!!

حقیقتش از این گذرِ عمر با این سرعت ترسیدم...!!
از خالی بودنِ چَنته ام ترسیدم...!!
چنته ای که شاید هم سوراخ باشد...!!

عمر برف است و آفتاب تَموز 
اندکی ماند و خواجه غَره هنوز


«والسلام علی من التبع الهدی»



۴ نظر ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۶:۴۳
سوته دلان
شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۶ ب.ظ

وبلاگ دوست داشتنی...

" بسم الله الرحمن الرحیم "


دقیقا شده 4 ماه و 10 روز...

اما نوشتنم نمیاد...

نه اینکه زده شده باشم و نه اینکه تو اینستا و ... باشم، نه!

ولی نوشتن مطالب وبلاگیم نمیاد...

متن های بلند و با مقدمه و موخره...

با چشم به راهی کامنت های دوستان...

هیچ چیز جایگزین وبلاگ نمیشه، اما... اما باید با خودم دوباره کنار بیام برای از سر نوشتن...

فعلا کوتاه می نویسم و در خور حالم...

دوست داشتین بگین که آدرس بدم... :) 


سوته دلان نوشت:

دعام کنید، دعاتون میکنم...


"والسلام علی من التبع الهدی"



۱۱ نظر ۱۱ آذر ۹۶ ، ۲۰:۱۶
سوته دلان
يكشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۳۸ ق.ظ

یک بوم و دو هوا...!!

«بسم الله الرحمن الرحیم»


اصولا سیاست صدا و سیمای ما سکوت در قبال اموری هستش که اگر گفته بشه روز به روز به ضعف اعتقادات کمک میکنه و اگر گفته نشه به شایعه پراکنی و بی اعتمادی دامن می زنه و این در حالی هستش که تقریبا همه مون توسط فضای مجازی و پمپاژ خبری در خلاء قرار می گیریم و هیچ صحه و یا تکذیبی رو از سمت رسانه های رسمی، شاهدش نیستیم...


ایران: داعش حمله کرده به تهران، و اخبار گویا به شهریه مهدکودک ها بسنده میکنه...

غرب: داعش حمله کرده، و اخبار اعلام میکنه آمریکا دچار ضعف در سیستم امنیتی شده...


ایران: پلاسکو فرو ریخت، اخبار خیلی اتفاقی از دستش در میره که این صحنه رو نشون بده، چون داره آتیش سوزی رو نشون میده...

غرب: گرنفل آتیش گرفت، دست دشمنان در کار بوده چون در اون ساختمون محل سکونت مسلمونها بوده...


ایران: فردی در مترو شهر ری خون و خون ریزی راه انداخته، به قدری اخبار از افراد، متناقض بیان میشه که آدم آخرش میگه روح همشون شاد و قرین رحمت الهی...!! 

غرب: پسر بچه ای در دبیرستان چاقو کشیده و جان چندین نفر از هم کلاسی های خودش رو گرفته و این نشان از ترویج خشونت در غرب هستش...


ایران: دستگیری چند مداح اهل بیت ... اخبار همچنان به خواب خرس های قطبی می پردازه!

غرب: در فلان کشور، از هر 5 دختر 4 نفر مورد تجاوز قرار می گیرن و قس علی هذا..


و همچنین موارد دیگه که به گوش خیلیامون رسیده!!

اما در قبال این سکوت رسانه های رسمی چه باید کرد...؟!

اصلا این رسانه ها با توجه به مشکلاتی که هست و در مقدمه بهش اشاره شد باید چیکار کنن، باید اطلاعات رو در اختیار ما بذارن و یا همچنان در سکوت به سر ببرن...!!

در اوضاع به شدت سختی به سر می بریم...

از یک طرف بی خبری از طرف دیگه پمپاژ خبری!!

به این میگن مانعه الجمع ...


«اذ تلقونه بالسنتکم و تقولون بافواهکم ما لیس لکم به علم و تحسبونه هینا و هو عندالله عظیم» / سوره نور، آیه 15

هنگامی که شایعه ای را از زبان یکدیگر می گرفتید و با دهان خود سخنی می گفتید که به آن یقین نداشتید و آن را ساده و کوچک می پنداشتید، این در حالیست که این امر (گناه) نزد خدا بزرگ است.



سوته دلان نوشت:

دوره زمونه عوض شده، اگر حرف نزنیم یا میگن طرف مشکل داره یا میگن لالِ!!!

این روزگار به شدت شبیه ماجرای خرِ ملانصر الدین شده!!



«والسلام علی من التبع الهدی»



۱۱ نظر ۰۱ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۳۸
سوته دلان