" سوته دلان "

دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد
  • " سوته دلان "

    دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد

مشخصات بلاگ
" سوته دلان "

سایـه‌ای بیـش نیستیـم...!!

شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۷:۳۶ ق.ظ

کشتی با عزرائیل...!!

"به نام خداوند قهار"

سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی؛
ان‌شاءالله که امسال، همراه با خیرات و برکات مادی و معنوی براتون شروع شده باشه و مستمر باشه...

+ راستی ما عید امسال به شیراز سفر کردیم!
لازمه توضیح بدم؟!

+ همه‌ی تحلیل‌های توییتری و سلبریتی‌ها و تزهای انقلابی و ضد انقلابی رو بریزید دور!
آدم وقتی تو یه ماجرا قرار می‌گیره، عمق فاجعه رو می‌فهمه!

+ شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود...
گفت: هر جا که نظر می‌کنم بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته!
کسی نمی‌بیند و کسی نمی‌چیند...
گفتند: کو؟ کجاست؟
گفت: همه جاست؛ هرجا که می‌توان خدمتی کرد یا هرجا که می‌توان راحتی به دلی آورد.
آنجا که غمگینی هست و آنجا که مسکینی هست. 
آنجا که یاری؛ طالب محبت است و آنجا که رفیقی؛ محتاج مُروت...

( غرض اینکه؛ لرستان / گلستان / خوزستان را به قدر توان، دریابیم...!)


« والسلام علی من التبع الهدی»


۹۸/۰۱/۱۷
سوته دلان

نظرات  (۱۶)

خداروشکر که سلامتید ...
پاسخ:
ممنونم...
سلامت باشین

از بخش نظرات برداشت میشه کرد که عزرائیل رو ضربه فنی کردید !

متن مفیدی بود چون هم احساسات رو نشونه رفته بود هم منطق ! یعنی کسی که به فکر کمک هم نبوده ممکنه با خوندن این مطلب یه حرکتی بزنه.
پاسخ:
بله؛ خوشبختانه یا متاسفانه حریف ما نشد! 

نظر لطف شماست...
کمترین کاریه که از دست‌‌مون برمیاد برای اون بنده‌های خدا...

سلام مومن. جزاکم الله خیرا


سال نو و اعیاد شعبانیه صمیمانه بر شما مبارک


می فرماید:
"تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی"

ان شاء الله که بی خیال نباشیم...


عاقبتتون به خیر به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
پاسخ:
علیکم السلام
بر شما هم مبارک باشه ان‌شاءالله

کمترین کمک هم بی تاثیر نیست برای آسیب دیده‌ها و اینکه در درگاه خداوند هم گم نمیشه!

ممنون، عاقبت شما هم بخیر
در پناه حق

سلام خواهر..الحمدلله که سالم هستین ...
بخشی گردن بی تدبیری مسئولین و بخش دیگه اش به پای ما مردم ...!!!
پاسخ:
سلام عزیز دل
خداروشکر خوبم و سالم :)

بی تدبیری مسئولان و بی اهمیت دونستن اخطارها و هشدارها توسط مردم، همیشه‌ی خدا این معضلات رو به همراه داره!
کاش درس عبرت شده باشه!

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۳۶ شنگول العلما
موکب زدن برای مناطق سیل زده واقعا کار جالبی بود. ^_^. 

پاسخ:
بله جالب و قشنگ بود؛
کلا این همدلی بی نظیر و قابل ستایش بود.
خدا رو شکر...

سلام
میگن تو شهر اهواز بخاطر ضعف شهرداری، فاضلاب ها تو کارون سرازیر می شد. الان چون کارون اومده بالا عملاً ایگو زده بالا و شهر رو اگو گرفته (نه کل شهر بخش هایی از شهر) عملا شاید بیماری شیوع پیدا کنه.
پاسخ:
سلام

امیدوارم اینکه گفتین حقیقت نداشته باشه و شایعه باشه! :(
ای وای از خوزستان و مردم صبورش...

۱۹ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۲۹ صحبتِ جانانه
از فامیلای ما عده زیادی شیرازی و ساکن شیرازن
تعریف کردن چی شد...
پاسخ:
واقعاً تلخ و البته که دلهره آور بود و آدم مرگ رو نزدیک به خودش حس می‌کرد!

بازم شکر...

سلام و عرض خیر مقدم ...
 خوشحال می شدم در آنروزهای سخت و تلخ پذیرای قدوم سرکارعالی باشم. کاش قابل دانسته بودید و اطلاع داده بودید تا ماهم در این خیر شریک می شدیم.
 حقیقتا" شروع سال 98 با خاطرات تلخ و فراموش نشدنی نظیر سیل گلستان و مازندران و بلای سیلاب ویرانگر شهر شیراز وایضا" لرستان مظلوم و مستضعف ؛ ازحلول سال جاری هیچگونه حلاوتی در ذائقهء تلخ مردم ایران ایجاد نکرد. سیلابهای مخرب ایران نتیجه سهل انگاریها و سوء مدیریتهای بلافصل مسئولین و مردم است . و هیچکدام نمی توانند قصورات خود را به گردن طرف مقابل بیاندازند. ان شاءالله که عبرت آموزی و مسئولیت پذیری ؛ از ابتدایی ترین درسهایی باشد که آحاد طبقات مردم ایران  از این بلایای طبیعی معطوف به قهر الهی؛ گرفته باشند.
مخلصانه همدردم 
زنده باشید
پ ن: امید که در سفرهای بعدی به شیراز جز خاطرات خوش و سوغات ناب  ؛به همراه خود ره آوردی نداشته باشید  
س.پوراسد
ساکن شیراز
پاسخ:
سلام و عرض ادب

پس شما شیرازی هستین :)
این رو حقیقتا و بدون غلو عرض می‌کنم که مردم شیراز فوق‌العاده خونگرم، خوش‌رو و خوش برخوردن...
و این بهترین سوغاتی بود که از شیراز با خودم آوردم و خاطره‌ی خوشش تا عمر دارم از یادم نمیره...
لهجه‌تون هم که دیگه نور علی نور... :)
ان‌شاءالله سلامت باشین...

حقیقتش مملکت ما همش شده آزمون و خطا!
یعنی تو هر موقعیتی چه بلای طبیعی چه غیر طبیعی باید تلفات جانی و مالی بدیم تا مردم و مسئولین متوجه بشن اشتباهشون در چی بوده!
واقعنم با تلخی شروع شد و این غم رو، روی دلمون گذاشت...

اما قسمت قشنگ ماجرا هم، همدلی و همیاری مردمی هست که هیچ‌وقت در این مواقع پشت هم وطنشون رو خالی نمی‌کنن و یه صحنه‌ی زیبا از برادری و همدلی ایجاد می‌کنن که در هیچ جای دنیا شاهدش نیستیم...

ان‌شاءالله که این مشکلات پیش اومده هم هرچه زودتر برطرف بشه و در آینده کمتر شاهد این تلخی‌ها باشیم...

خدا روشکر واقعا

رودخونه کن هم همین چند سال پیش همینطوری ویران کننده طغیان کرده بوده ...

به هر حال حتما یه قربونی بدین

من یکی از دوستانم اونجا بود گفت آب توی شهر اومده بالا، همین فرمایش شما و کلی خونه های مخصوصا پائین شهر رفته زیر آب ...

شیرازیا خیلی گل ن، خیلی مهربونن، مث بعضیا نیستن که وجود نداشته باشن و به همنوعشون به عنوان اسکناس نگاه کنن، روحیاتشون با بقیه ایران فرق داره

اون خاطره که گفتین خیلی بده، من این خاطره رو تو آمل خراب شده دارم که یکی از عزیزانمون رو ازمون گرفت، همیشه بدم میاد از این شهر...

خدا بهشون صبر بده

برای مسئولین هم کاری ندارم، خدا جوابشون رو بده، و البته اون مردمی که اینا رو انتخاب کردن هم مسئولن!
پاسخ:
نمی‌دونم شیراز رفتین یا نه ولی پشت سعدیه، محله‌ی محروم و فقیرنشین و اصطلاحاً حلبی آباد محسوب میشه! 
اونجا خیلی خرابی و آسیب به جا گذاشته بود.

کلا هرچی به سمت غرب و جنوب میریم، مردمی با روحیه‌ی عجیب خون‌گرم دارن...

ان‌شاءالله خداوند دلتون رو آروم کنه و برای اون مصیبت، صبر دو چندان بهتون بده...
زندگی همینه و باید ازش گذر کرد...

سلام

وای خدا رحم کرد!

واقعا خدا رحم کرد
چقدر اعصابمون خورد شدا، خدا رحمتشون کنه ان شالله

خیلی بده بری مسافرت عید واسه خوش گذرونی ولی ببینی یه همچین حادثه ای ...

خدا رحم کرد خیلی

یکم از ماجراها و اتفاقاتش بگید چند روز طول کشید کجا موندین خورد و خوراک بود راه چطور بود چه حسی داشت اون لحظات ...
پاسخ:
سلام

واقعاً اعصاب خوردی بود چون کم‌کاری مسئولین شیراز بود!
وگرنه که گلستان و خوزستان و لرستان هم سیل اومد با کمترین تلفات جانی...
بماند که عمر دست خداست و با بهانه‌های مختلف می‌بره!

مرگ و میر تو غربت و سفر خیلی تلخه و تا عمر دارن فراموش نمی‌کنن!
فقط خدا بهشون صبر بده مخصوصاً اونایی که بچه‌هاشون رو از دست دادن... :(

بارندگی و سیل شیراز ۲ روز طول کشید و خداروشکر سریع به اونایی که دچار سیل شدن اسکان دادن و همینکه یه دفه همه چی رو گرون نکردن و به هم رحم کردن جای شکرش باقیه!

منکه اون روز اشهدم رو گفتم و زنگ زدم به پدر و مادرم برا حلالیت...
اون چیزی که این بارون رو بیشتر ترسناک میکرد، طوفان همراه با بارون بود که آب به همه جا می‌پاشید و قدر ۱ ثانیه هم نمیشد رفت زیر بارون!
ما اون روز مسجد نصیرالملک بودیم که آب تا پلکانش بالا اومد...
بعد نیم‌ساعت که بارون سبک شد، سوار ماشین شدیم تا کمر تو آب بود!

فردای سیل، باز هم بارندگی شدید بود که چشم، چشم رو نمی‌دید...
منتها دروازه قرآن رو بستن و دیگه نداشتن نه کسی وارد شهر بشه نه کسی خارج بشه...

یادمه می‌گفتن رودخونه‌ی دربند هم ۳۰ سال پیش همین طوری طغیان کرد!


ای بابا یعنی تو هم تو اون روزای وحشتناک اونجا بودیییییی؟؟
این کلیپ ها و فیلمها رو می دیدیم انگار که این ماشین ها اسباب بازی بودن روی آب...
چقدر وحشتناک بود
طوریتون که نشد؟خوبین حالا؟

پسر عموم زنگ زده بود به دوستش که اومده بود شیراز،گفته بود ماشینم رو که آب برد،بچه مم توی سرد خونه س....
یعنی چقدر دردناک می‌تونه باشه:(((
پاسخ:
اهوم اونجا بودم منتها این کلیپا برا دروازه قرآنه!
نمی‌دونم بگم خداروشکر یا نه، ولی ما داخل شهر بودیم!
اما آب همه‌ی شهر رو گرفته بود! :(

میدونی کیا درگیر سیل شدن؟!
اونا که همه با ماشین شخصی اومده بودن شیراز!
با اینکه اخبار استان فارس هم اعلام کرد سیل میاد، اما نکردن مسیر ورودی شهر رو قبل از سیل ببندن یا شب قبلش اخطار به تخلیه‌ی اونجا بدن!

یه چیز غیر قابل پیش‌بینی نبود، با وجود همه‌ی تحلیل‌ها که می‌گفتن مسیر رودخونه رو پر کردن و ...، بیشترش بخاطر سهل انگاری مدیران شهری و شهرداری بود!

ای دل غافل...
مرگ و میر تو غربت و به عنوان مسافر سخت‌تره... :(
خدا بهشون صبر بده...

گفتین عزائیل یاد کاسه آجیل افتادم!

https://fiish.blog.ir/post/104
پاسخ:
ممنون خوندم...

جالب‌ترش اینجاست که جون همه رو عزرائیل نمی‌گیره!
احتمالا برای مارو نوچه‌های حضرت، اقدام به قبض روح می‌کنن!

خب پس که اینطور!
حالا بقیه مسافرت خوش گذشت؟ :)
پاسخ:
خداروشکر خوب بود و طبق تیتر، عزرائیل حریف ما نشد! 

چقدر عجیب!!
اینی که گفتین در عرض 20 دقیقه... مربوط به دروازه قرآن بود یا داخل شهر هم؟
پاسخ:
واقعنم عجیب بود!

ما اون لحظه داخل شهر، مسجد نصیرالملک بودیم که این اتفاق افتاد و صدها آدم تو یه گله جا جمع شده بودیم!
این بارندگی برا کل شهر بود و تقریبا همه جا آب بالا اومده بود!

اما دروازه چون یه حالت گودی و تو رفتگی داره و بین دو تا کوه قرار گرفته، باعث این اتفاق شد!

توضیح بدین :)

سلام بر شما
سال نوتون مبارک و خوش باد
پاسخ:
سلام و عرض ادب
بر شما هم مبارک و خوش...

+ در این حد بگم که من زنگ زدم از پدر و مادرم حلالیت طلبیدم و خداحافظی کردم!
بارندگی به همراه طوفان!!
بارون مستقیم نمی‌بارید، تو باد می‌چرخید و به در و دیوار می‌کوبید!
تگرگ به اندازه‌ی زردآلو!!
در عرض ۲۰ دقیقه بارندگی، ماشین تا کمر تو آب بود!
آب راهی برای فروکش کردن نداشت، مردم با لگن، آب جمع شده رو خالی می‌کردن تو جوب!
و از همه‌ی صحنه‌ها بدتر اینکه آب جلوی شهرداری تا پلکان بالا اومده بود و آقایون هم اومده بودن بیرون و نظاره گر بودن!!

و اینا وقتی دردناک بود که ما اخبار فارس رو، روز قبل از سیل، شنیدیم که گفت سیل میاد اما نکردن دروازه قرآن رو ببندن!
ماشینی بود که سپر به سپر، روز قبل از سیل، از دروازه قرآن وارد شهر میشد!

فرداش هم بارندگی به همین شدت بود ولی خب روز قبلش، عمر هرکی به دنیا نبود رو به این بهونه گرفت...

۱۷ فروردين ۹۸ ، ۰۹:۵۹ دختـرِ بی بی
کاری جز دعا از دست من برنمی آید...
خداوند صبرشان دهد
پاسخ:
حتی ۱۰۰۰ تومان؟ :)

دعا در همه حال راه‌گشاست...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">