" سوته دلان "

دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد
  • " سوته دلان "

    دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد

مشخصات بلاگ
" سوته دلان "

سایـه‌ای بیـش نیستیـم...!!

سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۴۸ ب.ظ

"اکثرهم لایعقلون"

بخش اول:

چند وقت پیش یه بنده خدایی یه شعر از شطحیاتِ مولانا در گروهی از شبکه های اجتماعی قرار داد...

به ثانیه نکشید که انواع و اقسام ناسزاها و حرفهای رکیک نصیبِ گذارنده ی پیام و جنابِ مولانا شد که مولانا کافر و مشرک و فلان و بهمانِ...

و بلافاصله برای اثبات حرف از قرآن و حدیث شاهد مثال آورده شد که "والشعرا یتبعهم الغاوون"

هنوز این جریان به آخر نرسیده بود که مخالفینِ فقها، نظرشون رو دادن که فقها فلان و بهمان هستن و اینکه "پای استدلالیان چوبین بود"

و جناب مولانا رو تا سر حد خدایی به عرش رسوندن!!

 

امان از این افراط و تفریط ها...!!

 

بخش دوم:

یکی رو می بینی که پولش از پارو بالا میره و نمیدونه چجوری باید این پول رو خرج کنه و وقتی اسم از انفاق و بخشش میاد میگه پس وظیفه ی دولت و حکومت چی میشه، یا میگه مردم عرضه ندارن، میخواستن خودشون بلد باشن چجوری پول در بیارن!!

و نهایتِ دغدغه ش خلاصه میشه تو سفرهای اروپایی و فلان مُدِ سال...

در حالیکه در هیچ جای قرآن صحبت از دولت و حکومت نشده!!

بعد یکی رو می بینی که بخاطرِ انفاقِ بیش از حد، زندگیش داره از هم می پاشه!!

 

امان از این افراط و تفریط ها...!!

 

«ولا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا»

هرگز دستت را بر گردنت بسته مگذار و ترک انفاق و بخشش ننما، و بیش از حد نیز دست خود را مگشای که مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرو مانی. / سوره اسراء، آیه 29

 

سوته دلان نوشت:

خدایا ما که بنده ایم زبونِ همدیگه رو نمی فهمیم!!

حق داری که در جای جای قرآنت به کرّات به بنده هات بگی "اکثرهم لایعقلون"



 

«والسلام علی من التبع الهدی»


 

 

 

۹۴/۰۶/۱۷
سوته دلان

نظرات  (۱۵)

سلام لینک و دنبالید
پاسخ:
سلام

تشکر از لطفتون

۲۰ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۶ صحبتِ جانانه
اکثرهم رو اکصرهم تایپ کرده بودم مثل اینکه
:(

اشکالات تایپی نابخشودنی مارا خداببخشاید
پاسخ:
بله متوجه شدم... :)

یکی از ایرادات بیان همینه که اصلاح نمیشه کرد... 

انشالله این خطاهای ناخواسته ی مارو خدا می بخشه...


۲۰ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۳۶ صحبتِ جانانه
مولا علی (ع):
«نقل به مضمون تقریبا»

چاهل را نمی بینی مگر در افراط و تفریط

در قرآن:
اکصرهم لا یعقلون!

دنیاست دیگه
آدمیم...
پاسخ:
چقدر سخن امیرالمومنین درباره ی جاهل با "لایعقلون" هم خونی داشت...

انشالله امثالِ من رو به سمتِ آدم شدن حرکت کنیم!

ممنون بزرگوار

سلام احسنت ..پست پرباری بود
هم درباره مولانا هم انفاق ..
اشکال بزرگ ما ادما افراط و تفریطه ..
تو همه چیز ..تو شناخت ادما ..تو بزرگ کردنشون ..تو بت درست کردن و یاغی درست کردنشون
کافیه یه نگاهیبه خودمون بندازیم

کاش بتونیم دوباره خدا رو پیدا کنیم
مثل امثال من روسیاه فقط تو حرف دم از عشق به خدا نزنیم
پاسخ:
سلام

ممنون از لطفتون...

درسته؛ بزرگ ترین مشکل ما افراط و تفریطه...

ولی درد بزرگ تر اونجاست که اگه قرار شد عدالت هم برقرار بشه، ما طاقت عدالت هم نداشته باشیم!

کاش بتونیم خدارو پیدا کنیم...

در دعا هم از نیاز عاشق سخن میرود، هم از ناز معشوق؛ هم از احتیاج این و هم از اشتیاق، او هم از انس هم از خوف، هم از محبت هم از معرفت، هم از توبه و انابت هم از کرم و اجابت، هم حاجتی معیشتی و زمینی هم از مطلوبات آرمانی و آسمانی، هم از تسلیم و هم از تعلیم. محمداسماعیل دولابی



پاسخ:
خیلی قشنگ و دلنشین بود...

ممنون بزرگوار

 باز منظور من چیز دیگه بود خنده
ما به این نتیجه می رسیم که به نتیجه نمی رسیم خنده


پاسخ:
خب دیگه خاصیت دنیای مجازی همینه! :)

به هرحال ممنون از شما که زحمت کشیدین و از نظرات خوبتون بنده رو مستفیض کردین...

در پناه حق

۱۹ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۱۳ آقای جــــــــــــــــــــــــــــــــــــوگیر
خب اشد حبا الدنیا  که منظورم نبود اشد حبا لله منظورم بود
اعتدال در حب دنیا که نباید داشت اصلا حب دنیا نباید داشت. که راس کل خطیه
شما جر زنی می‌کنی قبول نیست(خنده)
شما  گفتین (تا ایثار فرسخ‌ها راهه) با این مشکل دارم.
هرچند که دور هم باشه باز نباید به این فکر کرد دوره باید نزدیکش دید.
وقتی بهترین عامل یعنی پیامبر رو باید الگو قرار داد که لااقل یاسر شد بهترین عمل رو هم باید الگو قرار داد تا به نزدیک اون عمل یا خود اون عمل رسید
امام زمان(ع) برای گسترش عدالت می‌آد اما عمار و یاسرها اون زمان خیلی زیاد می‌شن.
از عوام نمی‌خواهیم مثل خواص فکر کنند از عوام می‌خواهیم خواص رو الگو قرار بدنند و خواص شدن رو دور نبینن و نگن ای بابا ما که نمی‌تونیم خواص بشیم و این فکر مناع‌الخیر بشه.
هر کدوم از ما یک جمله از طرف مقابل رو انتخاب می‌کنه و اونایی رو که توضیح می‌خواد نمی‌دیم بعد اونی که توضیح نمی‌خواد  درباره اون ده خط می‌نویسه در صورتی که اون جمله منظورش یه چیز دیگه بوده
کلا الان من خودم با خودم درگیر شدم برم خودمو جدا کنم (خنده)
این یک قانون بین‌المللی که مذاکرات رو در وبلاگ‌هایی انجام می‌دن که شکلک توش هست همه می‌دونن حتی آمریکایی ها(خنده)

پاسخ:
خب باید خدمتتون عرض کنم که بحثِ حب دنیا که اصلا مطرح نیست...

به نظرِ من تقوا یعنی مثِ مرغابی بودن، یعنی اینکه تو آب بری ولی بال و پرت خیس نشه، نسبت به دنیا هم باید همین بود، یعنی تو این دنیا زندگی کنی ولی درگیرش نشی، وگرنه که منظور حب داشتن به دنیا نیست!

هنوزم میگم فرسخ ها راهه...
یعنی اصولا برای رسیدن به خوبی ها و فضایل راه زیاده اما حرفم به این معنا نیست که نمیشه به اینها دست پیدا کرد...
مثلا تو قرآن درباره ی نماز داریم "و انها لکبیره الا علی الخاشعین"...
خب خودِ خداوند فرموده نماز سنگین و سخته مگر برای خاشعین و راهِ زیادی برای من وجود داره تا بتونم به این درجه برسم!
اما تمرین میخواد تا به این مرحله برسم...

شما بعضی از آیات انذاری و تذکره رو تو قرآن نگاه کنید مدام تکرار شده، فقط به این خاطر که ملکه ی ذهن بشه...
اصلا خودِ واژه ی ذکر هم به معنی یادآوری و تمرین هستش...
اما حرفم اینه ظرفیت ها متفاوته،مثلا یه عارف باید به اندازه ی 20 تلاش کنه چون "حسنات الابرار سیئات المقربون"...
ولی یکی مثِ (با عرض معذرت) ولدالزنا باید برای 10 تلاش کنه...
هرچند که الگوی هردو باید قرآن و ائمه باشن، ولی قرار نیست یک نمره به هردوشون داده بشه!
منظورم از خواص و عوام در کامنتِ قبلی هم همین مورد بود...

من سعی کردم تا جایی که سواد ناقصم قد میده و تا حد امکان جواب شما رو بدم اما غرضی در این نبوده که به یه جمله ی شما جواب ندم و به یه جمله 10 خط جواب بدم، چیزی که به فهمم می رسید رو جواب دادم...
به هرحال اگر همچین موردی ناخواسته صورت گرفته عذر میخوام...

قانون بین المللی میگه در وبلاگی مذاکره کنین که کامنت تایید بشه! :)
شما کامنت هارو تایید کنین، بنده در وبِ شما که شکلک داره خدمت میرسم!



۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۴ آقای جوگیــــــــــــــــــــــر
شما یک کارت زرد گرفتین.
همون طور که بهترین خلق پیامبر  رو  الگو باید قرار داد تا به چند درجه پایین‌تر عمار یا یاسر ریسد
بهترین کار مثلا ایثار یا غیره رو باید الگو قرار داد تا به چند درجه پایین‌تر یعنی انفاق رسید. و با تکرار انفاق به ایثار رسید.
اگر ایثار رو خیلی دور ببینیم و خود رو ضعیف هیچ وقت به ایثار نمی‌رسیم.
انا عبدک الضعیف و الذلیل وفقیر و  .... در برابر خدا ست همه چیز در برابر خدا همین طور هست. اما انسان با خدا در برابر همه چیز می‌شه مثل کوه. که مومن مثل کوه هست.
اصلا اعتدال در همه چیز خوب نیست.
مثلا در محبت اشد حبا خوب هست
با تمرین هم به اعتدال می‌شه رسید هم به بالاتر
ورزشکار بی تمرین قهرمان المپیک نمی‌شه و من هم نمی‌گم بی‌تمرین قهرمان المپیک بشیم.
مذاکرات یک به یک
 ایران وبلاگ سوته دلان
پاسخ:
خب تشکر از لطفتون... :)

من به نظرم اومد که شمام حرفِ بنده رو زدین ولی به نحوِ دیگه...

یعنی حرفِ منو شما داستانِ همون انگورِ که بین عرب و عجم و ترک بحث میشه، هرکدوم به زبانِ خودشون انگور رو نام میبرن در حالیکه منظورِ همشون یه چیز بوده...

شما اشاره کردین که با تکرارِ انقاق میشه به ایثار رسید، دقیقاً همون چیزی که منم تو کامنتِ قبلی گفتم کار یک یا دو روز نیست و باید تمرین کرد...

اما در موردِ اعتدال یکم نظرم با شما فرق داره!
امام زمان ع قرار نیست بیاد فرهنگِ ایثار رو جا بندازه، قراره عدالت رو گسترش بده، چون همونطور که زمانِ پیغمبر عمار و یاسرها بودن، مردمِ عوام و معمولی هم بودن...

نمیشه از مردمِ عوام انتظار داشت که مثلِ خواص فکر کنن...
یعنی این چیزی نیست که طرزِ فکرِ من باشه و بخوام به شما بقبولونم!
این ماجرا از زمانِ پیغمبر بوده و ادامه هم خواهد داشت...

اما در موردِ "اشد حبا"...
ادامه ی این آیه میشه "اشد حبا لله..."
یعنی در محبت به خداست که نباید کوتاهی کرد، اصولاً در برابرِ خدا در هیچ مساله ای نباید کوتاهی کرد...
یعنی عشقت، عبادت، جهادت، قرض دادن و ... باید در راهِ خدا دوبله باشه...
که البته این دوبله هم حسابِ دو دوتا چارتای ماست وگرنه که خداوند فرموده "من یقرض الله قرضا حسنا فیضعفه له اضعافا کثیره" / یا "فله عشر امثالها"...
یعنی ما اگر تو هر مساله ای یک قرض بدیم، خدا ده ها برابر قرض میده...

اما در مورد انسانها این جریانِ محبت فرق داره...
مثلِ فرموده ی امیرالمومنین که گفتن: دوستیِ تو با کسیکه تو رو نمیخواد حقارتِ تو، و دوریِ تو از کسیکه طالبِ دوستی با تو هستش ضعفِ تو حساب میشه...
پس از همین حرف هم میشه نتیجه گرفت که در رابطه با آدم ها حرف اول انصاف و عدالته...
ایثار و محبتِ بیش از حد بینِ عوام معنی نداره...
هرچیزی باید سرجای خودش خرج بشه...

به هرحال اگه بازم نظراتم موردِ قبولِ شما نبود ما سرِ میزِ مذاکرات همچنان هستیم! :)
محلِ مذاکرات هم ایران، وبلاگِ سوته دلان

۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۱۰ آقای جــــــــــــــــــــــــــــــــــــوگیر
خب بیشتر وقت‌ها می‌گیم اون که حضرت علی بود اون که پیامبر بود کی می‌شه مثل اونا. و با این حرف که کی می‌شه مثل اونا اکثر خوبی‌هایی رو هم که می‌تونیم رها می‌کنیم. لایکلف الله نفسا الا وسعها
شبیه ائمه نمی‌تونیم بشیم اما یاسر عمار و ابوذر می‌شه بشیم.
می‌شه به درجه‌ای رسید که لترون الجحیم در همین دنیا جهنم رو دید
اما کسانی که می‌رسند قلیلند.
 ما باید فکر  کنیم مثل پیامبر بشیم تا بشیم مثلا ابوذر اگر فکر کنیم مثل فلان عالم بشیم می‌شیم خیلی خیلی پایین‌تر از اون.
پاسخ:
من حرف شمارو قبول دارم که خیلی وقتا با این توجیهات که ائمه کجا و ما کجا مناع الخیر میشیم...

روی حرفم به اون قسمتی بود که گفتین اونا ایثار کردن نه انفاق...

مثلا شما یه ماه رمضون رو در نظر بگیرین، نزدیک 16_17 ساعت روزه میگرفتیم کم می آوردیم!
یا مثلا نمازهای یومیه، 2 رکعت و 4 رکعت نبوده که!!
پیغمبر خیلی بیشتر از این حرفا نماز میخوندن؛ اما خداوند چون میدونستن طاقت بشر خیلی کمتر از این حرفاست، این مورد رو تقلیل دادن!
تازه کم شده خیلیا از همین مقدار فرارین! 

این موارد تمرین میخواد، تذهیب نفس میخواد و با یکی دو روز به نتیجه نمی رسیم!
و مسلمه که باید معیارمون علی بن ابی طالب باشه تا شاید خدا لطف کنه و به عمار و ابوذرها نزدیک بشیم!
مثل جریان خواجه نصیر که به پسرش میگه میخوای مث کی بشی، پسر میگه مث تو...
خواجه نصیر میگه منکه میخواستم امام صادق بشم شدم این، تو که میخوای مث من بشی چی میشی!!

ما با تمرین زیاد شاید اعتدال رو یاد بگیریم!
تا ایثار فرسخ ها راهه...
البته که میشه بهش رسید منتها با تمرین...

۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۴۱ آقای جــــــــــــــــــــــــــــــــــــوگیر
حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه با اینکه روزه بودند و چیزی نداشتند انفاق کردند
طبق این آیه و لا تجعل یدک مغلوله و ....
نباید انفاق می‌کردند اما کردند. اما اسمش انفاق نبود اسمش ایثار بود.
اما در ایثار یک شرط مهم وجود داره اینکه همه خانواده باید توانایی ایثار داشته باشند.
اگر پدری می‌خواد ایثار کنه و ممکنه فرزندش به عناد باهاش بیفته و جنبه‌اش رو نداشته باشه نباید ایثار کنه.
این ها که گفتم حرف‌های استاد مطهری بود البته نه دقیقا این طوری که گفتم چون متنش یادم نیست.

پاسخ:
درسته که ما پیرو ائمه باید باشیم و خودمون رو در سلوک بهشون نزدیک کنیم اما یه جورایی محاله! 

با اینکه در قرآن از جانب پیغمبر گفته شده "انا بشر مثلکم"... ولی هیچ جوره قابل قیاس نیستیم، جسم ما به قدری این دنیایی شده که تحمل کمترین سختی های مربوط به جسم رو نداره! روح که دیگه جای خود داره، یعنی ما وسعت روح پیدا نکردیم...

بهترین نکته ای که بهش اشاره کردین همون ایثار بود چون اهل بیت فرادنیایی عمل میکردن...
و میشه این شعر رو در قیاس خودمون با ائمه بگیم که:
"کار پاکان از قیاس خود مگیر / گرچه باشد در نبشتن شیر؛ شیر"

یه وقت خدای ناکرده جسارت نشده باشه، امثال خودم رو گفتم...

حرف شهید مطهری هم کاملا درسته و حرفی نیست...
باید ظرفیت آدما همه جوره سنجیده بشه...

کلا که اسم همیشه گفته صراط مستقیم
این که بعضی جا ها امثال من نوعی یا از این ور یا از اون ور بوم داریم می افتیم ، ربطی به دین نداره . این فکر و ذهن و عمل و رفتار ماست که اشتباهه نه دین
البته البته
اشتباه افرادی که دستی تو دین دارن و کاره ای هستن . خیلی بد تر و تابلو تر میشه
پاسخ:
درسته؛ دین همیشه خط و مشیش مستقیم و واضح بوده...

این ماییم که هرکدوم برای منافعِ شخصی دین رو تفسیر به رای می کنیم و هرجا که راحت تر بود به اون عمل می کنیم، نتیجه میشه یا افراط یا تفریط...

حرف آخر هم کاملا درسته، مثلا تو جامعه ی پزشکی اگر یه پزشک اشتباه کنه هیشکی از یه عالمِ دینی انتظار نداره، بالتبع اگه تو جامعه ی دینی هم خطایی از مبلغِ مذهبی سر بزنه بدتره...

هرچند که هر بخشی مشکلاتِ خودش رو داره ولی از اونجایی که دین موضوعِ حساس تری هستش باید بیشتر حواس رو جمع کرد که به بیراهه کشیده نشه...

۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۳۱ مهدی زارع نژاد
سلام
درود بر شما . . . قلمتان مستدام و سلامت و سرزنده باشید
مشکلی که بعضا" دچار هستیم . حرفی می زنیم برای اینکه چیزی گفته باشیم . . .مطلبی می نویسیم برای اینکه . . . .فقط نوشته باشیم . . . نظری می دهیم . . .برای اینکه حضوری اعلام کنیم و . . .
نسنجیده و ندانسته . . .
خدا عاقبت مان را بخیر کند .
. . . .
بهره بردیم . . .
سرافراز باشید
یا حق
پاسخ:
سلام

زنده باشین،ممنون از لطفتون...

همه ی اینهایی که شما بهش اشاره کردین دقیقا برای اثباتِ "منیت" هستش...

بعضا می نویسیم میخونیم حرف میزنیم تا خودمون رو به دیگران اثبات کنیم نه اینکه علمی بهمون اضافه بشه...

ان شاءلله عاقبت بخیری همه مون...

سلامت باشین

در پناه حق

سلام
واقعا همیشه همینجور بوده یا افراط یا تفریط.

اگه همیشه راه وسط رو انتخاب میکردیم الان وضع مسلمونا اینجور نبود.

اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:
سلام

من نمیدونم اسلاممون رو از کجا گرفتیم! :|

ای داد بیداد...

سلام
احسنت! مطلب کامل و جامع!  اینقدر حرص میخورم آیه قرآنو استفاده میکنن واسه اثبات یه حرفی که شرایط خاص داره!
البته میخوردم، الآن دیگه سعی میکنم زیاد حرص نخورم! تو این زمونه با اینهمه اطلاعات و امکان تحقیق، جاهلیت اگر باشه، بخصوص اگر جاهلیتی که بر اون «اصرار و پافشاری» میشه، عمدیه!
همونی که اون زمان هم بوده،
یزید لعن الله علیه هم جنایت به اون بزرگی کرده بود، بعد راست راست وامیستاد تو چشم حضرت زینب و امام سجاد ع میگفت شما مصداق فلان آیه ی قرآنید که خوار شدید!
ولی الآن دیگه با وجود فراوانی امکان تحقیق و ادعاهای روشنفکری و منطقی بودن و ...، بنحوی اتمام حجت شده برای کسانی که «نمیخوان» بفهمن!
بقول قرآن صم بکم عمی فهم لایعقلون!
واسه همین معتقدم بعضی موضوعات رو همینطوری بدون شرح هم مطرح کنی، همه متوجه میشن تناقض داره.دیگه دفاع از مولانا و قرآن و رد این و آن نمیخواد! :)
بعضی جاها فقط میشه مثل آقای فامیل دور گفت: من دیگه حرفی ندارم :|

:))


پاسخ:
سلام

ممنون عزیزجان :)

مشکل اینه که همیشه همه جا از آیات استفاده ی شخصی میشه، یعنی "نومن ببعض و نکفر ببعض"...

دقیقا درست گفتی، هیشکی نمیتونه اون دنیا ادعا کنه که به اطلاعات نرسیده یا در دسترس نبوده یا پیامبر نبوده و...

هرچند که وجودِ ولی در همه ی زمانها اثبات شده هستش و شکی درش نیست، اما بخاطرِ غیبتِ ولیِ حاضر نمیشه بیخودی بهانه تراشی کرد...

یزیدیان که نسلشون همچنان هم ادامه داره و از آیات به نفعِ خودشون بهره میبرن...

چه تو اسلام چه ادیان دیگه... که هر روز هم شاهدِ یه مصیبت هستیم...

تو دینِ اسلام هم اخباری ها یه ضربه به اسلام زدن، اصولی ها هم یه ضربه...

همه چی تو آیه گفته شده و به قولِ فامیل دور منم دیگه حرفی ندارم! :|

:)

والسلام علی من التبع الهدی

پاسخ:
«والسلام علی من التبع الهدی»

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">