" سوته دلان "

دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد
  • " سوته دلان "

    دلا معـاش چنـان کن کـه گـر بلغـزد پـای... فرشتـه‌ات بـه دو دست دعـــا نگـه دارد

مشخصات بلاگ
" سوته دلان "

سایـه‌ای بیـش نیستیـم...!!

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ

آنی که نیستم آرزوست!!

تو پستِ قبلی که درباره ی حجاب بود، علنی نوشته بودم که نباید از بعضی مسائل سَرسری و فقط با کپی کردنِ عکس و مطلب از وبلاگِ همدیگه رفعِ تکلیف کرد!!

اما وقتی نگاه میکنم؛ می بینم همین پست که اصلاً ارزش نداشت، بدونِ خوندنِ مطلبش کپی شده!!

این وب ارزشی برای کپی کردن نداره اما وقتی به یه سری از وبلاگ ها سر میزنم که پر از محتوا هستش، دلم میسوزه که نویسنده ی وبلاگ نوشته "لطفاً کپی نکنید"، یا نوشته "این نوشته ها پرداخته ی ذهنِ خودمه، لطفاً کپی نکنید"، یا...

اما بازم این اتفاقِ ناخوشایندِ کپی کردن و به نامِ خود ثبت کردن متاسفانه تکرار میشه!!

 

کاملاً با خودمم:

راضی نشم به اینکه زحمتای یه بنده خدارو نادیده بگیرم و مطالبش رو کپی کنم

راضی نشم به اینکه بدونِ راضی بودنش مطالبش رو پخش کنم

راضی نشم به اینکه ذهن و نوشته ی یکی رو به نامِ خودم بزنم

راضی نشم به اینکه با کپی کردنِ مطالبِ یکی دیگه، ارزشِ متن رو بیارم پایین

راضی نشم به اینکه مطلب رو از یکی کپی کنم و بعد به نامِ کوروشِ کبیر و دکتر شریعتی و... ثبت کنم

راضی نشم به اینکه مطلب رو نشناخته به متفکرانِ غربی نسبت بدم

راضی نشم که حرفای متفکرانِ بزرگِ شرقی رو به غربی ها نسبت بدم یا به عکس

راضی نشم که حرفای بی پایه رو بت کنم و پخش کنم

راضی نشم که برای لایک گرفتن از دیگران به حرفای اوشو و کوئیلو و توییچِل و ... متوسل بشم

راضی نشم به اینکه یکی دیگه بشم، یه بارم خودم باشم و خودم

 

درسته که امیرالمومنین ع فرمودن: "لاننظر من قال، انظر ما قال"

اما یادم نره که هر حرفی پس زمینه ی فکری داره و متعلق به فرهنگ و جایگاهِ مخصوصِ خودشِ، حرفای یه عده تو زمانِ خودشون هم درست و درمون نیست چه برسه به اینکه بخواد بعده ها جواب بده!!

 

سوته دلان نوشت:

چقد تو عمرم کلامِ خدا رو برای لایک گرفتن بازنشر دادم؟!

خدایا کمکم کن بتونم فکرم رو کنترل کنم و از خطا به دور نگه دارم...



«والسلام علی من التبع الهدی»



۹۴/۰۴/۲۶
سوته دلان

نظرات  (۱۵)

این موجود همیشه با حذف مواجه می شود...بلی...:-(
سلام لیلا جون..احتمال میدادم خودت باشی...من دیگه امیدی به وب درست کردن ندارم....خسته شدم:'(اگه دوس داشتی شمارمو میدم ..اما وای بحالته اگه به پسر عموی نه ماهت شماره منو بدی..من قصد ازدواج ندارم..گفته باشم;-)

پاسخ:
سلام گل دختر :)

میدونستم درباره ی وب همینو میگی،شانس نداری بنده ی خدا! :|

آدرسِ ایمیلت رو بذار،باید یه چیزی بهت بگم...

سلااااااام
حال شما خوبه؟ سلامتی؟ ^_^
سفر بودم، مطلبتونو خوندم ولی نشد کامنت بذارم...
من همیشه تزم این بوده که خوشم نمیاد حساسیت بخرج بدم و بگم کپی کردن ممنوع است، یا منبع را ذکر کنید و ...
احساس میکنم در شأن من نیست و مطلبم رو هم که نمیخوام بذارم زیر بالشم که!

ولی بعدش وقتی میبینم یکی بدون منبع ، طوری که انگار نوشته ی خودشه تو وبلاگ یا سایتش مینویسه، یا حتی توش دست میبره، ناراحت میشم!
بنظرم میاد این از اون دست آداب اجتماعیه که بستگی به شعور و شخصیت افراد داره! از اون دست مسائلی که بشدت وظیفه ی هر کسیه اما انتظارش رو مطرح کردن هم خارج شأنه!

مثل مترو و اتوبوس که اگر یک خانم سالخورده وارد بشه، وظیفه است که اگر کسی میتونه بلند شه و جاش رو بهشون بده، اما اگر به هر دلیل این اتفاق نیفتاد، وقتی خود اونها شروع کنن به همه بی احترامی کردن که : عجب دوره زمونه ای شده! چرا کسی پا نمیشه و ... اصلاً جالب نیست و نادرست هم هست!


پاسخ:
سلام شادیِ عزیز :)

خداروشکر،شما خوب باشی مام خوبیم...

به سلامتی،رسیدن بخیر،اتفاقاً اومدم و پستت رو دیدم که نوشتی یه چند روزی نیستی گفتم وقتی اومدی خدمت برسم برای عرضِ ادب... :)

دقیقاً منم مثِ تو...
یعنی اصاً مطالبم به جز قرآنش،ارزشی نداره که مانعِ کپی بشم...

ولی حقیقتش دلم میسوزه از اینکه می بینم یه سری افراد واقعاً قلمِ توانایی دارن تو نوشتن،ولی مطالبشون بدونِ اجازه شون کپی میشه،و صاحبای این مطالب به غیر از خویشتن داری کاری نمیتونن انجام بدن!

و این مساله غیر از آدابِ اجتماعی و فرهنگ،به حق الناس هم مربوط میشه...

دقیقاً مثالِ مترو و اتوبوست مثِ همون خویشتن داریِ که من گفتم...
یعنی اون شخصِ پیر میتونه خویشتن داری کنه تا ارزشِ کارش دو چندان بشه،هرچند که وظیفه ی ما چیزِ دیگه ای رو حکم میکنه!

ممنون از نظرِ جامعت... :)

در پناه حق...



سلام نمیدونم درست اومدم یانه...اما فک میکنم لیلای خودم باشی..بلاگفا که پرید...اگه لیلا باشی..بهم گفته بودی داری تو بیان وبلاگ میسازی..منم بهمون اسم قبلی سرچ کردم و سراز اینجا دراوردم...
حالا تنها چیزی که شک منو بخودت زیاد میکنه..نه سوته دلان به جای بنده خداس..نه رنگ وبلاگت..فقط فقط آیه های آخر پستاته...
من وبم حذف شده..شانس نداریم که..ولی امیدوارم لیلا باشی..میدونی که چقد حساسم..در پناه خدای قرآن..;-)

پاسخ:
وااااااااااای ببین کی اینجاس!!

سلام سمیرا جان؛خوبی عزیزم؟ :)

آره خودمم،درست اومدی :)

دخترِ خوب تو چرا یهو غیبِت میزنه؟!! :|

راستشو بخوای پیشِ خبرنگار غیبتت رو کردم! حلال کن...

گفتم بچه ی حلال زاده به دائیش میره! :)

توام مثِ دائیت یهو میزاری میری!

اتفاقاً پستِ بعدی که رمزداره یه جورایی مرتبط به بهشتِ درون و یه بنده خدایی از خواننده هاشِ...!
ولی رمزش رو بهت نمیگم چون اون شخص رو میشناسی و غیبتش میشه...

دخترِ خوب اصاً انگار قسمت نیست تو وبلاگ داشته باشی... :(

تقریباً اردیبهشت بود که بلاگفا بخاطرِ انتقالِ سرور حدودِ دو ماه از دسترس خارج شد و خیلی از وبلاگایی که تازه ساخته شده بودن از بین رفتن!

به همین خاطر وبِ توام از دسترس خارج شده...

خیلی خوشحال شدم از دیدنِ اسمت :)

به خدا میسپارمت سمیرای خوبم :)

ll
آیا می‌توانیم سالم بار به منزل ببریم و در عین حال به امور مسلمانان و مؤمنین بی‌تفاوت باشیم؟ آیا امکان دارد بدون اهتمام به امور مسلمانان به مقصود برسیم؟

* توسلات خیلی نافع است. به این امام‌زاده‌ها زیاد سر بزنید. این بزرگواران همچون میوه‌ها که هر کدام یک ویتامین خاصی دارند، هر کدام‌شان خواص و آثاری دارند.

* قلب‌ها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید تا برای شما امضا کنیم که امام زمان«عج» آنجا هست.

* اگر بی‌تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاریها و بلاهایی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد بود.

* خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود! این یک بیماری قلبی است که انسان به آن مبتلا می‌شود که با وجود راههای حلال که نیازش را برآورده می‌کند خود را به حرام گرفتار می‌نماید.
ایت الله بهجت

پاسخ:
متاسفانه همیشه آدمای بزرگ بعد از فوتشون شناخته میشن...

کاش آیت الله بهجت رو زودتر میشناختمشون...

ممنون بزرگوار

۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۳ آقایی جــــــــــــــــــــــــــــــــــــوگیر
سلام
من که خودم از همه ناخالص‌ترم گاهی برای اینکه مطالب تازه در کتاب بذارم همه آنچه بلدم رو توی وبلاگ نمی‌ذارم. خدا هدایتم کنه.

پاسخ:
سلام

این ناخالصی که گفتین رو میذارم به پای شکسته نفسی و تواضعتون...

مهم نافع بودنِ آدماست،حالا چه کتاب چه وب چه هرجای دیگه...

شما به وظیفه تون درست عمل میکنید...

انشالله خدا همه مون رو هدایت کنه...

۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۰:۲۰ نشانه گمنام
سلام بانووووو خوبین
انشاءالله روزی برسه فرج آقامون رو بهم تبریک بگیم
عیدتان مبارک
پستتون جالب بود بله کپی برداری از مطالب کسی که نوشته ی خودش هست و راضی نباشه کار درستی نیست ولی اگر با اجازه ی خود شخص باشه خب مشکلی نداره ولی مثل همیشه خیلی خوب نوشتین دقیقا به مسائلی اشاره می کنین که زیاد اتفاق میوفته .
ممنونم
یا علی التماس دعای فرج

پاسخ:
سلام نشانه ی عزیز

خداروشکر،شما خوب باشین ما هم خوبیم

انشالله...

عید شمام مبارک باشه دوستِ خوبم

بله خب یه عده راضی هستن،ولی مشکل اینجاست که بعضی افراد که کپی میکنن حقِ نویسنده رو رعایت نمیکنن،تو همین وبلاگ گردی ها خیلی چیزا مشخص میشه،چقد مطالب و عکسا که همه کپی شده!! بدونِ اینکه به راضی بودن یا نبودنِ صاحبِ اون مطلب توجهی شده باشه!!

ممنون از لطفِ شما بخاطرِ همراهیِ همیشگیتون...

در پناه حق

سلام 
آخه اونی که واقعا واسه خدا مینویسه مشکلی با کپی نداره چون خدا میدونه کی نوشته و اتفاقا بیشتر خوشحال میشه اگه کسی کپی کنه.
در مورد سخنایی که به کوروش یا دکتر شریعتی نسبت میدن شدیدا باهاتون موافقم.

ولی خیلی خوب میشه اگه قبل از کپی اجازه بگیرن یا حداقل اسم وبلاگ مرجع رو هم یاداشت کنند.
میدونم منو میشناسی چون هرکاری کردم نشد اسمم رو بنویسم.
راستی عید فطر رو هم بهتون تبریک میگم.
یادت حتما باشه واسه من خیلی دعا کنی وگرنه همه ی وبت رو کپی میکنم.

اللهم عجل لولیک الفرج

پاسخ:
سلام

یه وقت بحث سرِ اینه که طرف داره برای رضای خدا مینویسه که خب بله حرفی رو اون قسمت نیست...

اما خب وظیفه ی اونی که کپی میکنه چیه؟!
1 درصد خودش رو بذاره جای نویسنده ببینه خودش به این کار راضی هست یا نه!
ضمنِ اینکه کپی باعثِ مرگِ خلاقیت میشه...

ممنون از موافقتتون...

بله میشناسمتون :)
با سبکِ کامنت نویسیِ دوستان آشنام :)

عیدِ شمام مبارک باشه بنده ی خوب خدا
بهترین ها تقدیرِ سالِ جدیدتون باشه انشالله...

این وب اگه ارزشِ کپی کردن داشته باشه مساله ای نیست و کپی آزاده :)

چشم دعاگوتون هستم اگه قابل باشم،شمام مارو فراموش نکنید لطفاً

در پناه حق

عیدت مبارک  :)

پاسخ:
عیدِ شمام مبارک... :)

انشالله که هرچی خداوند به بنده های خاص و مقربِ درگاهش میده به شما هم عطا کنه...

سلام

راستش نمیدونم این حرفی که میزنم درسته یا نه اما به نظر من متاًسفانه وبلاگ نویسی ارزشی ما دچار یه نوع تحریف شده از این جهت این حرف رو میزنم که متاًسفانه بعضی از وبلاگ نویس های ارزشی ما انگار یادشون رفته برای چی دارن مینویسن برای کی دارن مینویسن،متاًسفانه اون نیت و عقیده از بین رفته.بجایی که دغدغه اصلی مون این باشه که مطلبی که می نویسیم چقدر میتونه تاًثیر گذار باشه و میتونه تو تصمیم گیری و ذهنیت یه نفر اثر گذار باشه،دغدغه مون شده چیزای حاشیه ای مثله آمار بازدید،تعداد لینک هامون تعداد نظراتمون و برنده شده تو مسابقه های سایت های ارزشی به قیمته کپی کردن و . . . ! اما حالا اگه شما این موضوع رو در وبلاگ های غیر ارزشی دنبال کنید نمیگم اصلاً اما کمتر این نوع دغدغه ها رو مشاهده می کنید.با این حرفم نمیخوام خدایی نا کرده نیت وبلاگ نویس های ارزشیمون رو زیر سوال ببرم و انگشت اتهامم رو به سمت دیگران ببرم چون خودمم متاًسفانه قبلاً اینجوری بودم یادم رفته بود برای چی و به چه نیتی باید نوشت بخاطر همین ترجیح دادم قید وبلاگ نویسی رو بزنم اگرچه خیلیا گفتن با این کارت . . . خوشحال میکنی و صدتا تهمت بهم زدن اما با این حال تو این مدت از تصمیمم پشیمون نشدم تا ببینیم چی پیش میاد.
ببخشید خیلی حرف زدم شرمنده بازم میگم نیتم زیر سوال بردن وبلاگ نویس های ارزشیمون رو نیست.
راستی با این که نمیدونم معنی اسم وب جدیدتون چیه اما اسم قشنگیه ببخشید یه خورده خنگ تشریف دارم.
عیدتونم مبارک باشه.
یاعلی

پاسخ:
سلام

اول از همه یه تشکر بابتِ همراهیتون...

با همه ی حرفاتون موافقم، اینکه یه کاری که میتونه ارزشی باشه تبدیل شده به یه کارِ رقابتی!!

تبدیل شده به مسابقه ی وب نویسی! البته که یه سری کارها برای تبلیغات نیاز هست اما نه اینکه فقط جنبه ی مسابقه و الکسا و ... داشته باشه!

یه حرفِ خیلی قشنگ و دلنشین از یه بنده خدایی شنیدم که براتون مینویسم شاید برای شمام جالب باشه.
روزِ قیامت که میشه یه بنده ی خدا پرونده ی اعمالش سفیدِ سفیدِ!
یعنی حتی به قولِ ما جای چک پرینت هم نداره!
ملائک رو میکنن به خدا که این چیکار کرده که حتی ما کارهای معمولیش رو هم نمیتونیم ببینیم،ندا میاد که این بنده ی خدا تمامِ کارهایی که انجام داده حتی سطحی ترین کارها، رو به خدا کرده و گفته خدایا فقط میخوام تو شاهدِ کارام باشی نه خلق الله...
به همین خاطر خدا هم تمامِ پرونده ی این بنده رو سفید کرده بود که حتی ملائک هم ندیدن (این یه چیزی فراتر از دعای کمیلِ، چون تو دعای کمیل فقط بعضی از کارها رو ملائک مشاهده نمیکنن!)
ملائک میگن که خدا حالا این بنده ی خوبت جاش کجای بهشت هست؟
باز ندا میاد که من همه ی کارهاشو پوشوندم، حالا چطور انتظار دارین که جاش رو تو بهشت مشخص کنم!
جاش پیشِ خودم محفوظِ... :)

حالا در مثل مناقشه نیست ولی این موردِ وب نویسی هم خیلی بیراه از این قضیه نیست!!

البته یه نکته رو هم بگم که الان وب نویسی تقریباً شده کپی برداری!حتی غیرِ ارزشی ها...
یه سری افرادِ عاشق که همه شون هم خیانت دیدن! یه سری عکس و شعر کپی شده میذارن و خلاصه اینکه... بگذریم!

در موردِ تهمت هایی که نوشتین هم یادِ حرف شهید مطهری افتادم که گفتن وقتی قطار ایستاده بهش سنگ نمیزنن اما همینکه حرکت میکنه بهش سنگ میزنن!!
و منم فکر میکنم که روحِ شما سیدِ بزرگوار با عظمت تر از این باشه که با این حرفا بخواین جا خالی کنین!

به هرحال الخیر فی ما وقع...
انشالله که هرچی خیرِ براتون رقم بخوره...

خواهش میکنم، این چه حرفیه! استفاده کردم از حرفاتون...

خنگ!!! دور از جون، نزنید این حرفو! :(

سوته تلفظِ قدیمیِ واژه ی سوخته هستش...
سوته دلان هم یعنی سوخته دلان...
و تمامِ دوستانی که به این وب تشریف میارن، سرِ بنده منت میذارن مطالب رو میخونن و نظر میذارن؛ به نظرم یه جورایی سوخته دل هستن...
به همین خاطر اسمِ اینجا شده "سوته دلان"... :)

به هرحال ممنون از لطفتون...
عیدِ شما هم مبارک باشه...

یاعلی

۲۶ تیر ۹۴ ، ۲۱:۲۸ احساس ِ غریب
سلام خواهر خوبم

عیدت مبارک بانوی دوست داشتنی

الهی که بهترینِ بهترینها رو از خدا عیدی بگیری:)

پاسخ:
سلام 

ممنون عزیز جان

همچنین برای خودت بنده ی خوب خدا... :)

.

تا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته است / ماه مهمانی تمام و مه‌نگارم رفته است

با گل این بوستان تازه انسی داشتم /  گرم گل بودم که دیدم گلعذارم رفته است

عید شما مبارک

پاسخ:
تشکر بزرگوار

این عید بزرگ بندگی بر شما هم مبارک

آره دقیقا مث همون قانون  ؛)

خب من از دوران بلاگفا ب ی اسم صدات میزدم و اونم همین بنده ی خوب خدا بود و چیزی ی که واقعا برازندته و برا هیمن بازم میگم لطف داری بنده ی خوب خدا.

آره واقعا همینطوره.

ای دل غافل :)

پاسخ:
:)

لطف نبود، حقیقتو گفتم بنده ی عزیز خدا...

"بنده ی عزیز" هم به یادِ بلاگفا... :)

اختیار داری بزرگوار   :)

آره با اجازه.

می دونی! هنوز متاسفانه خیلی ها ب اون بلوغ وبلاگ نویسی و وبلاگ خوندن نرسیدن. ینی میان وبت که شما هم بری وبشون و کامنت بدی و وقتی ی مدت می بینن این اومدن و خوندن ی طرفه بوده و ازت کامنتی نداشتن یا آی پیت رو نمی بینن میان و گله میکنن که من دیگه نمیام چون چند بار ِ میام و شما نمیای   :|

منم بستم که اون عده بدونن اینجور چیزا معامله نیس که :|

اینجوری هر کس بیاد فقط و فقط برای خود مطالب میاد و انتظاری نداره.

و از باب اینکه تحمیلی نباشه نطالب میل گذاشتم که اگر کسی نظر موافق یا مخالف داشت و مایل ب ابرازش بود ی راهی داشته باشه  ؛)

لطف داری.

متاسفانه حقیقتی ی ک ب کرات شاهدش بودم و هستم.

پاسخ:
آهان، مثِ قانونِ من درآوردیِ لینکم کن تا لینکت کنم! :)

حرص نخورین یا کمتر بخورین!
اگر قرار بود همه چی درست باشه و در موردِ همه چی بلوغِ فکری وجود داشته باشه که دیگه اینجا اسمش زمین نبود؛ یا مدینه ی فاضله بود یا بهشتِ برین...

به هرحال بنده اول بخاطرِ شخصِ خودتون که برام محترمِ و بعد مطالبتون که انصافاً حقِ میام میخونم؛حتی اگه بده بستونِ نظر نبود! :)

معامله آدما رو آهنی میکنه و پرتوقع بار میاره و این همیشه نادیده گرفته میشه متاسفانه!

به قولِ خودتون ای دل غافل...


۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۳ احساس ِ غریب
سلام خواهر خوبم

گفتی واسه لایک مطلب نمی نویسی و به حق هم میگی

ولی وجدانی اون سوته دلان نوشتت لایک داره:)

پاسخ:
سلام عزیزجان

از دستِ تو! :)

خب با اجازه دوتا از بیشترین بازنشرای خدا رو می نویسم :)

"فبای آلاء ربکما تکذبان"... سوره الرحمن

"ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر"... سوره قمر

سلام.

خوبی؟

اصولا آدم بینهایت متواضع و فروتنی هستی وگرنه اگر قرار باشه کپی کنند کجا بهتر از اینجا؟!

می دونی بنده ی خوب ِ خدا متنفرم از کپی کردن و ... ولی باز خوش ب حالت که اگر مطالبت کپی شه اشاعه ی خیر هستش ولو شااعه دهنده ش بصورت نامشروع دست ب این کار زده باشه...

ب هر حال واقعا برای نویسنده ی ی مطلب درد داره که ببینه مطلبش رو کپی کردن و ب روی مبارک هم نیاوردن.

پاسخ:
سلام

خداروشکر،شما خوب باشین ما هم خوبیم...

شما همیشه به من لطف داشتین و منو شرمنده ی خودتون کردین وگرنه خودم که میدونم چه خبره!!

بدبختی اینه که عده ای فکر میکنن دزدی فقط از دیوارِ مردم بالا رفتن و یا اختلاسِ میلیاردیِ!!

وگرنه کپی کردن اونم بدونِ اجازه ی صاحبش هم دزدیِ...

دیگه اگه به نامِ خودت هم بزنی که حرام اندر حرامِ!!

میدونم چی میگین...
اینکه یکی (مثلاً خودِ شما) تواناییِ نوشتن داشته باشه اما اینجوری حقش اجحاف بشه درد داره بخدا...

نمیدونم کِی این وضع قراره درست بشه و فرهنگِ حق الناس بالا بره اما امیدوارم که درست بشه!

+راستی آدرسِ ایمیلی که گذاشتین برای نظراته؟چون نظرات بسته بود.
میخواستم بگم با نوشته هاتون موافقم، اما با این پستِ حقوقِ زنان؛با تک تکِ حرفاش موافقم!!
اصاً با این پست زدین به وسطِ سیبل!
ای داد بیداد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">