تحفه ی درویش...
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند
نیمه ی شعبان همیشه برام مبهم بوده!!
نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت...
به قولِ دوستِ عزیزی وجودِ نازنینِ حضرت نعمتی هستش که به ما عطا شده و باید خوشحال بود...
اما وجدانِ خودم رو چجوری با 1176 سال غیبت راضی کنم!!
حالا درسته من در این هزار و اندی سال در خفا بودنِ حضرت دخیل نبودم اما به اندازه ی عمرِ خودم تا به همین حالا که باید جوابگو باشم!!
و بدتر از همه اینکه هیچی تو چنته ندارم تا پیشکش به صاحبِ عصرمون کنم...
«فلما دخلوا علیه قالوا یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین»
هنگامی که بر او وارد شدند گفتند ای عزیز، ما را پریشانی فرا گرفته و بهای اندکی با خود داریم، پیمانه ی ما را کامل کن و بر ما صدقه و بخشش نما، که خداوند بخشندگان را پاداش می دهد. / سوره یوسف، آیه 88
با این حال بازم ولادتِ حضرتِ صاحب الزمان رو تبریک میگم...
انشاءلله به دعای حضرت،همه مون عاقبت بخیر بشیم...
سوته دلان نوشت:
خوب باشیم یا بد؛ پات نوشته شدیم آقا...
به قولِ یه دوستِ بزرگوار:
اللهم (لطفا و خواهشا و احتراما) عجل لولیک الفرج...
«والسلام علی من التبع الهدی»
ممنونم بزرگوار :)
و البته بخاطر اینکه همیشه ازت "چیزای خوب یادگرفتم" مدیونتم هستم...
خداوند شما را غرق در خیر دنیا و آخرت کند ان شاء الله :)